۱۳۹۲ خرداد ۱۰, جمعه

اعتراض زندانیان رجایی شهر نسبت به برخورد مسئولین با نامق محمودی


۴۰ تن از زندانیان سیاسی و عقیدتی زندان رجایی شهر کرج، طی نامه‌ای به»مردانی» ریاست این زندان، اعتراض خود نسبت به ضرب و شتم نامق محمودی و تاخیر های مکرر در روند درمان وی را اعلام کردند.
به گزارش هرانا، روز یکشنبه ۵ خرداد ماه نامق محمودی که برای انجام آزمایشات قبل از عمل جراحی پس از تاخیرهای مکرر مسئولین به بیمارستان اعزام شده بود، توسط یکی از مامورین اعزام مورد ضرب و شتم قرار گرفت.
وی پس از بازگشت به زندان در این خصوص اعتراض نامه‌ای برای دادستانی نوشت که تاکنون مورد رسیدگی قرار نگرفته است.
یکی از زندانیان زندان رجایی شهر کرج در این باره به گزارشگر هرانا گفت: «نامق محمودی قصد دارد روز شنبه به نگهبانی زندان برود و تحصن کند، تا به شکایتش از مامور خاطی رسیدگی شود.»
وی هم‌چنین ادامه داد: «ما به عنوان همبندیان نامق نامه‌ای اعتراضی به ریاست زندان تحویل دادیم و در طی این نامه نسبت به توهین و ضرب و شتم وی اعتراض خود را اعلام کردیم. ما طی این نامه از رئیس زندان خواستیم که با این مامور برخورد قانونی به عمل آید و از نامق محمودی نیز دلجویی گردد.
rajaishahr

۱۳۹۲ خرداد ۹, پنجشنبه

آخرين دفاعيات بختيار چتاني از بازداشت شدگان مراسم روز جهاني كارگر

به گزارش رسيده روز دوشنبه 6/3/92 «بختیار چتانی»، یکی دیگر از بازداشت شدگان مراسم روز جهانی کارگر جهت ارائه ی آخرین دفاعیات خود در شعبه ی 4 دادیاری سنندج حضور یافت. وی از سوی دادگاه به «شرکت در مراسم روز جهانی کارگر به نفع احزاب خارج از کشور» متهم شده است.

کمیته ی هماهنگی ضمن محکوم کردن تعقیب و بازخواست کارگران به بهانه های واهی، بار دیگر تاکید می کند که برگزاری مراسم روز جهانی کارگر حق مسلم تمامی کارگران جهان است که مختص به گروه یا حزب خاصی نیست و هیچ دولتی نمی تواند مانع از برگزاری این روز توسط کارگران شود.
Bild: ‎آخرين دفاعيات بختيار چتاني از بازداشت شدگان مراسم روز جهاني كارگر
https://www.facebook.com/zendani.siasi

به گزارش رسيده روز دوشنبه 6/3/92 «بختیار چتانی»، یکی دیگر از بازداشت شدگان مراسم روز جهانی کارگر جهت ارائه ی آخرین دفاعیات خود در شعبه ی 4 دادیاری سنندج حضور یافت. وی از سوی دادگاه به «شرکت در مراسم روز جهانی کارگر به نفع احزاب خارج از کشور» متهم شده است.

کمیته ی هماهنگی ضمن محکوم کردن تعقیب و بازخواست کارگران به بهانه های واهی، بار دیگر تاکید می کند که برگزاری مراسم روز جهانی کارگر حق مسلم تمامی کارگران جهان است که مختص به گروه یا حزب خاصی نیست و هیچ دولتی نمی تواند مانع از برگزاری این روز توسط کارگران شود.

كميته ي هماهنگي براي كمك به ايجاد تشكل هاي كارگري

7 خرداد 1392‎

بيانيه جمعي از كارگرن در محكوميت حبس براي كارگران

بيانيه جمعي از كارگرن در محكوميت حبس براي كارگران.جمعي از کارگران سنندج طي بيانيه اي در روز 4 خرداد ضمن محکوم نمودن تعقيب و تهديد و بازداشت کارگران نوشتهاند: ما ضمن محکوم نمودن تعقيب و تهديد و بازداشت کارگران و فعالين کارگري، از تمامي کارگران، تشکل هاي کارگري و نهادهاي اجتماعي و حقوق بشري داخلي و خارجي خواستاريم که به هر طريق ممکن براي لغو احکام صادره عليه کارگران و فعالين کارگري و آزادي فوري و بدون قيد و شرط آنان تلاش نمايند.
Bild: ‎بيانيه جمعي از كارگرن در محكوميت حبس براي كارگران.جمعي از کارگران سنندج طي بيانيه اي در روز 4 خرداد ضمن محکوم نمودن تعقيب و تهديد و بازداشت کارگران نوشتهاند: ما ضمن محکوم نمودن تعقيب و تهديد و بازداشت کارگران و فعالين کارگري، از تمامي کارگران، تشکل هاي کارگري و نهادهاي اجتماعي و حقوق بشري داخلي و خارجي خواستاريم که به هر طريق ممکن براي لغو احکام صادره عليه کارگران و فعالين کارگري و آزادي فوري و بدون قيد و شرط آنان تلاش نمايند.‎

۱۳۹۲ خرداد ۸, چهارشنبه

وضعیت نامناسب ارژنگ داوودی در زندان بندرعباس

ارژنگ داوودی پس از گذشت ۶ ماه از انتقال به زندان بندرعباس در شرایط نامناسب و فشار مضاعف مسئولین قرار دارد.
Bild: ‎وضعیت نامناسب ارژنگ داوودی در زندان بندرعباس

https://www.facebook.com/zendani.siasi

ارژنگ داوودی پس از گذشت ۶ ماه از انتقال به زندان بندرعباس در شرایط نامناسب و فشار مضاعف مسئولین قرار دارد.

ارژنگ داوودی که بیش از ۱۰ سال را در زندان سپری کرده است، در شرایط نامناسب بهداشتی و رفاهی در زندان بندرعباس نگهداری می‌شود و حساسیت بیش از حد مسئولین حفاظت زندان نیز شرایط زندگی را برای وی سخت تر کرده است.

یکی از نزدیکان این زندانی سیاسی که نخواست نامش فاش شود به گزارشگر هرانا گفت: "با وجود ابتلاء ارژنگ به مشکلات زانو (راست) پس از ضرب و شتم توسط ماموران وزارت اطلاعات در تاریخ ۷ تیر ماه ۹۱ و با توجه به اینکه بهداری زندان بندرعباس فاقد فیزیوتراپی می‌باشد، از جانب ریاست زندان در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ماه اجازه استفاده از باشگاه زندان، جهت نرمش و ترمیم زانوی خود را پیدا کرد.

 با این حساب رئیس حفاظت دستور داد که وی حق خروج از بند را ندارد. در مورد استفاده از کتابخانه زندان نیز عینا همین اتفاق افتاد. متاسفانه دستور کتبی ریاست زندان که همان روز به حفاظت اطلاعات زندان تحویل داده شد با مخالفت ریاست حفاظت اطلاعات (بهرام کشتکار) مواجه شده و همچنان از رفتن وی به کتابخانه و باشگاه ورزشی ممانعت به عمل می آورند."

وی همچنین ادامه داد: "وضعیت پای راست ارژنگ بسیار وخیم است و از حدود یک سال پیش که توسط مامورین وزارت اطلاعات آسیب دید، هیچ گونه اقدام درمانی بر روی آن صورت نگرفته است. قرار بر این بود که در باشگاه زندان از وسایل مشابه فیزیوتراپی استفاده کند تا شاید کمی بهبود یابد."

این منبع همچنین ادامه داد: "وضعیت بهداشتی زندان بندرعباس در حد فاجعه است. توالتها و هواخوری های زندان بشدت آلوده بوده و بوی تعفن میدهد. از طرفی عدم تفکیک جرایم و تراکم بالای زندان، شرایط زندگی را بسیار سخت کرده است. زندانیان بارها تقاضا کرده اند که مسئولین، اصل تفکیک جرایم که در آیین نامه سازمان زندانها نیز به آن اشاره شده است را رعایت کنند."

ارژنگ داوودی که اکنون در بند ۱ زندان بندرعباس نگهداری می‌شود، تاکنون به ۲۰ سال و ۸ ماه زندان محکوم شده است. وی اوایل تیر ماه سال گذشته از بند ۱۲ زندان رجایی شهر کرج به انفرادیهای بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل و پس از ۱۲۷ روز انفرادی در این بند به زندان بندر عباس تبعید شده است.

هرانا‎
ارژنگ داوودی که بیش از ۱۰ سال را در زندان سپری کرده است، در شرایط نامناسب بهداشتی و رفاهی در زندان بندرعباس نگهداری می‌شود و حساسیت بیش از حد مسئولین حفاظت زندان نیز شرایط زندگی را برای وی سخت تر کرده است.

یکی از نزدیکان این زندانی سیاسی که نخواست نامش فاش شود به گزارشگر هرانا گفت: "با وجود ابتلاء ارژنگ به مشکلات زانو (راست) پس از ضرب و شتم توسط ماموران وزارت اطلاعات در تاریخ ۷ تیر ماه ۹۱ و با توجه به اینکه بهداری زندان بندرعباس فاقد فیزیوتراپی می‌باشد، از جانب ریاست زندان در تاریخ ۲۲ اردیبهشت ماه اجازه استفاده از باشگاه زندان، جهت نرمش و ترمیم زانوی خود را پیدا کرد.

با این حساب رئیس حفاظت دستور داد که وی حق خروج از بند را ندارد. در مورد استفاده از کتابخانه زندان نیز عینا همین اتفاق افتاد. متاسفانه دستور کتبی ریاست زندان که همان روز به حفاظت اطلاعات زندان تحویل داده شد با مخالفت ریاست حفاظت اطلاعات (بهرام کشتکار) مواجه شده و همچنان از رفتن وی به کتابخانه و باشگاه ورزشی ممانعت به عمل می آورند."

وی همچنین ادامه داد: "وضعیت پای راست ارژنگ بسیار وخیم است و از حدود یک سال پیش که توسط مامورین وزارت اطلاعات آسیب دید، هیچ گونه اقدام درمانی بر روی آن صورت نگرفته است. قرار بر این بود که در باشگاه زندان از وسایل مشابه فیزیوتراپی استفاده کند تا شاید کمی بهبود یابد."

این منبع همچنین ادامه داد: "وضعیت بهداشتی زندان بندرعباس در حد فاجعه است. توالتها و هواخوری های زندان بشدت آلوده بوده و بوی تعفن میدهد. از طرفی عدم تفکیک جرایم و تراکم بالای زندان، شرایط زندگی را بسیار سخت کرده است. زندانیان بارها تقاضا کرده اند که مسئولین، اصل تفکیک جرایم که در آیین نامه سازمان زندانها نیز به آن اشاره شده است را رعایت کنند."

ارژنگ داوودی که اکنون در بند ۱ زندان بندرعباس نگهداری می‌شود، تاکنون به ۲۰ سال و ۸ ماه زندان محکوم شده است. وی اوایل تیر ماه سال گذشته از بند ۱۲ زندان رجایی شهر کرج به انفرادیهای بند ۲۰۹ زندان اوین منتقل و پس از ۱۲۷ روز انفرادی در این بند به زندان بندر عباس تبعید شده است.

پدر رونقی ملکی: داروهای حسین را تحویل نمیدهند

مدیرکل زندانها: مسولیت جان زندانیان با من است

Bild: ‎پدر رونقی ملکی: داروهای حسین را تحویل نمیدهند
مدیرکل زندانها: مسولیت جان زندانیان با من است

https://www.facebook.com/zendani.siasi

سهراب سلیمانی، مدیرکل زندان های استان تهران روز گذشته در تماس خبرنگار "روز" اعلام کرد که مسولیت جان همه کسانی که در زندان های استان تهران زندانی هستند با او است. آقای سلیمانی اما از وضعیت حسین رونقی ملکی ابراز بی اطلاعی کرده و گفت از روابط عمومی سازمان زندان ها سوال کنید.

پدر حسین رونقی ملکی دیروز در مصاحبه با "روز" از وضعیت نامساعد جسمی فرزندش که در بند 350 زندان اوین زندانی است خبر داده و گفت که داروهای این زندانی سیاسی را به او تحویل نداده اند و این مساله برای سلامتی او خطرناک است.

حسین رونقی ملکی 31 اردیبهشت در حالی با عدم تمدید مرخصی استعلاجی اش به زندان اوین بازگشت که یک ماه پیشتر تحت عمل جراحی قرار گرفته بود. پدرش میگوید که موقع ورود او به زندان وسایل و داروهایش را گرفته اند و تاکنون از تحویل آنها به این زندانی سیاسی خودداری کرده اند.

آقای رونقی ملکی که روز دوشنبه با فرزندش به صورت کابینی ملاقات کرده بود در مصاحبه با "روز" میگوید: حسین کلیه هایش در زندان دچار مشکل شد چند ها جراحی کرد و بالاخره بعد پی گیر یهای فراوان به او مرخصی استعلاجی دادند. در مرخصی هم جراحی کرده بود که او را به زندان برگرداندند. یعنی یک ماه قبل از برگشتن به زندان، جراحی کرده بود.

او می افزاید: روز دوشنبه که با حسین ملاقات کردم وضعیت خوبی نداشت حالش خوب نبود و میگفت وقتی 31 اردیبهشت خود را تحویل زندان داد وسایل و داروهایش را گرفته اند و تا به حال هم به او نداده اند. یک صابون مخصوص هم دارد که پزشک تجویز کرده آن را هم گرفته اند از سوی دیگر با وضعیتی که او دارد میگفت غذای زندان را نمی تواند بخورد، چون غذای زندان نمک، ادویه و فلفل دارد و اینها برای حسین اصلا خوب نیست طبق دستور پزشک اش باید غذای بدون نمک بخورد و مدام باید زیر نظر پزشک متخصص باشد.

حسین رونقی ملکی، فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس جوان از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب به 15 سال حبس تعزیری محکوم شده. او 22 آذر 88 در خانه اش در شهرستان ملکان بازداشت شد. وکیلش او را از نابغه های ایران می داند که دارای توانایی های خاص است و باید مورد احترام و توجه قرار گیرد نه اینکه زندانی شود. این زندانی سیاسی با نام بابک خرمدین معروف بوده است.

از پدر حسین رونقی ملکی میپرسم که ایا این مساله را از طریق مسولان پی گیری کرده اید؟ پرسیده اید به چه دلیلی داروهای حسین را تحویل او نمی دهند؟ می گوید: پی گیری کرده ام هم به مسولان زندان و هم به دادستانی گفته ام که وضعیت پسر من خطرناک است اگر داروهایش به او نرسد. گفتم که مسولیت با شما است و هیچ جوابی به من نداده اند. باز هم پی گیری میکنم و واقعا نمیدانم چرا داروها را حتی به حسین نداده اند.

سهراب سلیمانی، مدیرکل زندان های استان تهران است که دیروز در تماس "روز" از این مساله ابراز بی اطلاعی کرده و گفت با روابط عمومی سازمان زندان ها تماس بگیرید.

او در پاسخ به این سوال که با توجه به مسولیتی که شما دارد مسولیت جان زندانیان استان تهران با شما است گفت بله مسولیت جان زندانیانی که در زندان های تهران زندانی هستند با من است.

خبرنگار "روز" از آقای سلیمانی سوال کرد که اکنون اقای رونقی در چنین شرایطی است و شما میگویید از روابط عمومی سوال شود پیشتر آقای هدی صابر که در بند 350 زندان اوین زندانی بود جان باخت و آیا مسولیت ان را هم می پذیرید؟ آقای سلیمانی در پاسخ به این سوال تنها گفت که با روابط عمومی سازمان تماس بگیرید و تلفن را قطع کرد.

هدی صابر، روزنامه نگار و فعال ملی ـ مذهبی به دلیل شوک قلبی ناشی از اعتصاب غذا در زندان جان باخت. او به اتفاق امیرخسرو دلیرثانی، دیگر فعال ملی ـ مذهبی که در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می‌برد ۱۲ خرداد سال ۹۰ دست به اعتصاب غذا زده بود؛ اعتصابی که خواسته‌ای به همراه نداشت و به گفته خانواده‌های این دو زندانی سیاسی، در اعتراض به کشته شدن هاله سحابی صورت گرفته بود. ۶۴ زندانی سیاسی که در بند ۳۵۰ با آقای صابر هم بند بوده اند در نامه ای حاکمیت را "مسئول مستقیم مرگ شهید هدی صابردانسته" و شهادت داده اند که "هدی صابر در هشتمین روز اعتصاب غذای خود در بهداری از سوی مامورانی که حدس می زنند ماموران امنیتی و اطلاعاتی بوده اند به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است".

خانواده آقای صابر نیز با طرح شکایت در دستگاه قضایی اعلام کردند: "آقایان باید توضیح دهند چطور کسی را که اعتصاب غذا کرده و مریض است به درمانگاه می برند و به جای درمان، مورد ضرب و شتم قرار می دهند؟ این یک فاجعه است و ما از آن نخواهیم گذشت".

فیروزه صابر اما در مصاحبه با "روز" اعلام کرد که ۲۱ خرداد گفتند خانواده و وکیل بیایند که رفتند. همان زمان مسئولان و پزشکان بیمارستانی که هدی در آن جان باخت را هم خواسته بودند. اما دادگاهی تشکیل نشد و گفتند هیچ کسی مقصر نیست و سکته کرده است. خانواده اعتراض کردند و خواستار تشکیل دادگاه شدند، وکیل هم لایحه اعتراضی نوشت و به دادگاه ارائه داد. اما از همان موقع تا همین الان هیچ رسیدگی نشده و پاسخ دیگری نداده اند. پرونده را کلا مسکوت گذاشته اند.

روز‎

سهراب سلیمانی، مدیرکل زندان های استان تهران روز گذشته در تماس خبرنگار "روز" اعلام کرد که مسولیت جان همه کسانی که در زندان های استان تهران زندانی هستند با او است. آقای سلیمانی اما از وضعیت حسین رونقی ملکی ابراز بی اطلاعی کرده و گفت از روابط عمومی سازمان زندان ها سوال کنید.

پدر حسین رونقی ملکی دیروز در مصاحبه با "روز" از وضعیت نامساعد جسمی فرزندش که در بند 350 زندان اوین زندانی است خبر داده و گفت که داروهای این زندانی سیاسی را به او تحویل نداده اند و این مساله برای سلامتی او خطرناک است.

حسین رونقی ملکی 31 اردیبهشت در حالی با عدم تمدید مرخصی استعلاجی اش به زندان اوین بازگشت که یک ماه پیشتر تحت عمل جراحی قرار گرفته بود. پدرش میگوید که موقع ورود او به زندان وسایل و داروهایش را گرفته اند و تاکنون از تحویل آنها به این زندانی سیاسی خودداری کرده اند.

آقای رونقی ملکی که روز دوشنبه با فرزندش به صورت کابینی ملاقات کرده بود در مصاحبه با "روز" میگوید: حسین کلیه هایش در زندان دچار مشکل شد چند ها جراحی کرد و بالاخره بعد پی گیر یهای فراوان به او مرخصی استعلاجی دادند. در مرخصی هم جراحی کرده بود که او را به زندان برگرداندند. یعنی یک ماه قبل از برگشتن به زندان، جراحی کرده بود.

او می افزاید: روز دوشنبه که با حسین ملاقات کردم وضعیت خوبی نداشت حالش خوب نبود و میگفت وقتی 31 اردیبهشت خود را تحویل زندان داد وسایل و داروهایش را گرفته اند و تا به حال هم به او نداده اند. یک صابون مخصوص هم دارد که پزشک تجویز کرده آن را هم گرفته اند از سوی دیگر با وضعیتی که او دارد میگفت غذای زندان را نمی تواند بخورد، چون غذای زندان نمک، ادویه و فلفل دارد و اینها برای حسین اصلا خوب نیست طبق دستور پزشک اش باید غذای بدون نمک بخورد و مدام باید زیر نظر پزشک متخصص باشد.

حسین رونقی ملکی، فعال حقوق بشر و وبلاگ نویس جوان از سوی شعبه 26 دادگاه انقلاب به 15 سال حبس تعزیری محکوم شده. او 22 آذر 88 در خانه اش در شهرستان ملکان بازداشت شد. وکیلش او را از نابغه های ایران می داند که دارای توانایی های خاص است و باید مورد احترام و توجه قرار گیرد نه اینکه زندانی شود. این زندانی سیاسی با نام بابک خرمدین معروف بوده است.

از پدر حسین رونقی ملکی میپرسم که ایا این مساله را از طریق مسولان پی گیری کرده اید؟ پرسیده اید به چه دلیلی داروهای حسین را تحویل او نمی دهند؟ می گوید: پی گیری کرده ام هم به مسولان زندان و هم به دادستانی گفته ام که وضعیت پسر من خطرناک است اگر داروهایش به او نرسد. گفتم که مسولیت با شما است و هیچ جوابی به من نداده اند. باز هم پی گیری میکنم و واقعا نمیدانم چرا داروها را حتی به حسین نداده اند.

سهراب سلیمانی، مدیرکل زندان های استان تهران است که دیروز در تماس "روز" از این مساله ابراز بی اطلاعی کرده و گفت با روابط عمومی سازمان زندان ها تماس بگیرید.

او در پاسخ به این سوال که با توجه به مسولیتی که شما دارد مسولیت جان زندانیان استان تهران با شما است گفت بله مسولیت جان زندانیانی که در زندان های تهران زندانی هستند با من است.

 از آقای سلیمانی سوال کرد که اکنون اقای رونقی در چنین شرایطی است و شما میگویید از روابط عمومی سوال شود پیشتر آقای هدی صابر که در بند 350 زندان اوین زندانی بود جان باخت و آیا مسولیت ان را هم می پذیرید؟ آقای سلیمانی در پاسخ به این سوال تنها گفت که با روابط عمومی سازمان تماس بگیرید و تلفن را قطع کرد.

هدی صابر، روزنامه نگار و فعال ملی ـ مذهبی به دلیل شوک قلبی ناشی از اعتصاب غذا در زندان جان باخت. او به اتفاق امیرخسرو دلیرثانی، دیگر فعال ملی ـ مذهبی که در بند ۳۵۰ زندان اوین به سر می‌برد ۱۲ خرداد سال ۹۰ دست به اعتصاب غذا زده بود؛ اعتصابی که خواسته‌ای به همراه نداشت و به گفته خانواده‌های این دو زندانی سیاسی، در اعتراض به کشته شدن هاله سحابی صورت گرفته بود. ۶۴ زندانی سیاسی که در بند ۳۵۰ با آقای صابر هم بند بوده اند در نامه ای حاکمیت را "مسئول مستقیم مرگ شهید هدی صابردانسته" و شهادت داده اند که "هدی صابر در هشتمین روز اعتصاب غذای خود در بهداری از سوی مامورانی که حدس می زنند ماموران امنیتی و اطلاعاتی بوده اند به شدت مورد ضرب و شتم قرار گرفته است".

خانواده آقای صابر نیز با طرح شکایت در دستگاه قضایی اعلام کردند: "آقایان باید توضیح دهند چطور کسی را که اعتصاب غذا کرده و مریض است به درمانگاه می برند و به جای درمان، مورد ضرب و شتم قرار می دهند؟ این یک فاجعه است و ما از آن نخواهیم گذشت".

فیروزه صابر اما در مصاحبه با "روز" اعلام کرد که ۲۱ خرداد گفتند خانواده و وکیل بیایند که رفتند. همان زمان مسئولان و پزشکان بیمارستانی که هدی در آن جان باخت را هم خواسته بودند. اما دادگاهی تشکیل نشد و گفتند هیچ کسی مقصر نیست و سکته کرده است. خانواده اعتراض کردند و خواستار تشکیل دادگاه شدند، وکیل هم لایحه اعتراضی نوشت و به دادگاه ارائه داد. اما از همان موقع تا همین الان هیچ رسیدگی نشده و پاسخ دیگری نداده اند. پرونده را کلا مسکوت گذاشته اند.

نقش زن به عنوان زن نه یک انسان در اسلام و کشور اسلامی

هرگاه به روزهای گذشته نگاه می‌کنم میبینم از همون لحظه تولد آزادی از من گرفته شد با تحمیل مذهبی‌ که هیچ حق انتخابی نداشتم در کشوری اسلامی که هیچ جایگاهی برای من به عنوانه یه زن وجود نداشت و نداره و از همون لحظه اسیر ذهن‌های بیمار شدم ،و من کودک ناگاه در رویای شیرین خودم به خونه شکلاتی فکر می‌کردم و سعی‌ می‌کردم که سنگی‌ رو که  روی شیش خونه وسط کوچه پرت می‌کنم رو خط نیفته و این تنها تلاش من بود.
تا اینکه یه ذره قدم بلندتر شد اون موقع وارد دنیای جدید شدم که توی این دنیا من یک دختر بودم نه یک انسان ،توی این دنیا خیلی‌ فرق وجود داشت بین زن و آدم .۹ ساله که شدم این قوانین به صورت رسمی‌ وارد زندگیم شد.هرچی‌ بیشتر میگذشت این قوانین سخت تر و محدودتر میشد و من به خاطره انجام دادن کارهایی که دوست داشتم انجام بدم و نمیتونستم زجر می‌کشیدم.من بودم،وجود داشتم ولی‌ فقط یه تماشاچی یا یک شنونده و درنهایت یک چیز که مال کسی‌ بود.

اسلام دینی زن ستیز است و زن ستیزی را به بی نهایت رسانده است.
محمد از اینکه مردان جوانتر چشم بد به زنان زیبا و جوان او داشته باشند و دستی به سر و روی آنها بکشند هراس داشت، به آنها دستور داد که خود را بپوشانند و مسلماً مانند همیشه او خواست خود را با یک وحی تحقق میبخشید.

سوره احزاب آیه 59
 يَا أَيُّهَا النَّبِيُّ قُل لِّأَزْوَاجِكَ وَبَنَاتِكَ وَنِسَاء الْمُؤْمِنِينَ يُدْنِينَ عَلَيْهِنَّ مِن جَلَابِيبِهِنَّ ذَلِكَ أَدْنَى أَن يُعْرَفْنَ فَلَا يُؤْذَيْنَ وَكَانَ اللَّهُ غَفُورًا رَّحِيمًا.

 ای پيامبر ، به زنان و دختران خود و زنان مؤمنان بگو که چادر خود را، برخود فرو پوشند اين مناسب تر است ، تا شناخته شوند و مورد آزار واقع نگردند و خدا آمرزنده و مهربان است.

 چیزی که در این ماجرا برای ما جالب است این است که زنان پیش از اسلام مجبور نبودند چادر شرم آوری را که امروز میپوشند بپوشند. این بخاطر ترس محمد و احساس نا امنی او، که شخصی پیر بود، و زنان جوان و زیبایی را اختیار کرده بود و هراس داشت که مردان جوانی که نیروی مردانگی بیشتری از او داشتند، زنان او را بربایند بود که باعث صادر شدن دستور حجاب و پوشش چادر شد.

ترس این پیر مرد از شهوت زنانش برای مردان جوانتر در آیات زیر که او با اعتماد به نفس در دهان الله گذاشته است کاملا انعکاس یافته است.

سوره احزاب آیات 30 و 31
 يَا نِسَاء النَّبِيِّ مَن يَأْتِ مِنكُنَّ بِفَاحِشَةٍ مُّبَيِّنَةٍ يُضَاعَفْ لَهَا الْعَذَابُ ضِعْفَيْنِ وَكَانَ ذَلِكَ عَلَى اللَّهِ يَسِيرًا؛وَمَن يَقْنُتْ مِنكُنَّ لِلَّهِ وَرَسُولِهِ وَتَعْمَلْ صَالِحًا نُّؤْتِهَا أَجْرَهَا مَرَّتَيْنِ وَأَعْتَدْنَا لَهَا رِزْقًا كَرِيمًا.

ای زنان پيامبر ، هر کس از شما مرتکب کار زشت در خور عقوبت شود ، خدا عذاب او را دو برابر می کند و اين بر خدا آسان است؛ و هر کس از شما که به فرمانبرداری خدا و پيامبرش مداومت ورزد و، کاری شايسته کند ، دوبار به او پاداش دهيم و برای او رزقی کرامند آماده کرده ايم. (4)

محمد همواره به زنانش یادآوری میکرد تا بگونه ای رفتار نکنند که سایر مردان جذب شوند و خود را بگونه ای بپوشانند که تمایل بیگانگان را به خود جلب نکنند.

سوره احزاب آیات 32 و 33
 وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا؛ وَقَرْنَ فِي بُيُوتِكُنَّ وَلَا تَبَرَّجْنَ تَبَرُّجَ الْجَاهِلِيَّةِ الْأُولَى وَأَقِمْنَ الصَّلَاةَ وَآتِينَ الزَّكَاةَ وَأَطِعْنَ اللَّهَ وَرَسُولَهُ إِنَّمَا يُرِيدُ اللَّهُ لِيُذْهِبَ عَنكُمُ الرِّجْسَ أَهْلَ الْبَيْتِ وَيُطَهِّرَكُمْ تَطْهِيرًا.

و در خانه های خود بمانيد و چنان که در زمان پيشين جاهليت می کردند، ،زينتهای خود را آشکار مکنيد و نماز بگزاريد و زکات بدهيد و از خدا وپيامبرش اطاعت کنيد ای اهل بيت ، خدا می خواهد پليدی را از شما دورکند و شما را چنان که بايد پاک دارد. (5).

در اینجا ما میبینیم که زنان در دوران پیش از اسلام "در دوران جاهلیت"، همانطور که  بطور اهانت بار بیان میکند، میتوانستند بدون حجاب در حالی که "زینتهایشان را آشکار میکردند" از خانه خود بیرون بروند. امروزه اگر یک زن مویش یا بازویش آشکار باشد، در بعضی از کشورهای اسلامی مانند ایران و عربستان و در حکومت سرنگون شده طالبان پلیس اسلامی او را دستگیر خواهد کرد و او را تنبیه بدنی سختی خواهند کرد. در کشورهای اسلامی اندکی زنان میتواند بدون حجاب از خانه بیرون بروند، چه برسد به اینکه بخواهند "زینتهای خود را نشان دهند".زنان در نگاه محمد آنقدر کم ارزش و فرو بودند که او آنها را با کشتزار و مزرعه مقایسه کرده است و گفته است هروقت و هرکجا که دوست دارید وارد کشتزارتان شوید.

سوره بقره (ماده گوساله) آیه 223 صفحه 36
 نِسَآؤُكُمْ حَرْثٌ لَّكُمْ فَأْتُواْ حَرْثَكُمْ أَنَّى شِئْتُمْ وَقَدِّمُواْ لأَنفُسِكُمْ وَاتَّقُواْ اللّهَ وَاعْلَمُواْ أَنَّكُم مُّلاَقُوهُ وَبَشِّرِ الْمُؤْمِنِينَ.

زنانتان کشتزار شما هستند. هرجا که خواهید به کشتزار خود درآیید. و برای خویش از پیش چیزی فرستید و از خدا بترسید و بدانید که به نزد او خواهید شد. و مومنات را بشارت ده.

در نتیجه کشورهای اسلامی از جمله کشور خودم ایران به جامعه ای روانپریش که در آن انسانها با زخم های روانی درونی پرورش می یابند، و خودخواه و زن ستیز میشوند و نمیتوانند در همزیستی با جهانی که در آن برابری وجود دارد بگونه ای شاد، مثبت و خرسند زندگی کنند. مسلمانان در ارتباط با همسرانشان و کودکانشان کاملا شکست میخورند مگر اینکه روابطشان بر مرد سالاری مبتنی باشد. در جامعه شکست میخورند مگر اینکه جامعه آنها دیکتاتوری باشد. مسلمانان در دوری بینهایت از سوء استفاده، تجاوز، تحقیر و دیکتاتوری زندگی میکنند.

بخاطر این تبعیض وحشتناک و زن ستیزی زنان مسلمان توسط مسلمانان مورد سوء استفاده قرار گرفته اند و به آنها اجازه داده نشده  که به اندازه توانائیشان پیشرفت کنند.  زنان مورد تحقیر، تبعیض، تجاوز، بی شرافتی، و تمام انواع سوء استفاده های ممکن فیزیکی، روحی و جنسی قرار گرفته اند و قادر نبوده اند که برای حقوق از دست رفته شان بجنگند. در نتیجه جهان مسلمان رو به زوال و پژمردگی میره، زیرا که نصف جمعیتش که زنان باشند از آزادگی و وارستگی منع شدند. زنان مسلمان نمی‌تونن در اجتماع نقشی داشته باشند و به پیشرفت آن خدمت کنند.

۱۳۹۲ خرداد ۶, دوشنبه

مهدی(ائلمان ) نوری بعد از گذشت یک هفته بی خبری از حضور خود در اطلاعات تبریز خبر داد.

روز ۴ خرداد ۹۲ مهدی(ائلمان) نوری بعد از یک هفته بی خبری طی تماس تلفنی از دستگیری و حضور خود در اداره اطلاعات تبریز خبر داده است . طی هفته گذشته مامورین امنیتی در چندین نوبت با مراجعه به منزل پدری وی قصد دستگیری این فعال مدنی را داشته اند که بعلت عدم حضور در منزل موفق به بازداشت وی نمی شوند . مامورین امنیتی در مراجعات خود منزل پدری این فعال مدنی آذربایجانی را تفتیش و وسایل شخصی وی را با خود برده اند. خانواده این فعال مدنی طی یک هفته اخیر هیچ اطلاعی از فرزند خود نداشتند .گفتنی است این فعال مدنی در تماس خود داروهای اعصاب خود را خواسته است.
Bild: ‎مهدی(ائلمان ) نوری بعد از گذشت یک هفته بی خبری از حضور خود در اطلاعات تبریز خبر داد.

https://www.facebook.com/zendani.siasi

به گزارش اویان نیوز ، روز ۴ خرداد ۹۲ مهدی(ائلمان) نوری  بعد از یک هفته بی خبری طی تماس تلفنی از دستگیری و حضور خود در اداره اطلاعات تبریز خبر داده است . طی هفته گذشته مامورین امنیتی در چندین نوبت با مراجعه به منزل پدری وی قصد دستگیری این فعال مدنی را داشته اند که بعلت عدم حضور در منزل موفق به بازداشت وی نمی شوند . مامورین امنیتی در مراجعات خود منزل پدری این فعال مدنی آذربایجانی را تفتیش و وسایل شخصی وی را با خود برده اند. خانواده این فعال مدنی طی یک هفته اخیر هیچ اطلاعی از فرزند خود نداشتند .گفتنی است این فعال مدنی در تماس خود داروهای اعصاب خود را خواسته است.


همچنین روز یکشنبه ۵ خرداد ۹۲ خانواده این فعال مدنی با مراجعه به دفتر بازپرس هاشم زاده، حکم برائت مهدی (ائلمان) نوری را به وی ارائه نموده و علت دستگیری وی را جویا می شوند که هاشم زاده در پاسخ ایشان اظهار می دارد دستور بازداشت وی از تهران صادر شده است.
 

پیشتر نیز مهدی (ائلمان) نوری به همراه ۲۸ نفر دیگر در جلسه هم اندیشی برای نجات دریاچه اورمیه در ۲ شهریور ۹۰بازداشت و از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب تبریز به اتهام تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی به ۲۴ ماه حبس محکوم گردید.این حکم پس از تایید در دادگاه تجدید نظر استان با اعتراض ایشان در شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور نقض و برای بررسی مجدد به شعبه ۴ دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی ارجاع داده شده بود. در نهایت طبق رای صادره از شعبه ۴ دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی محمود فضلی و مهدی(ائلمان) نوری، تبرئه شدند.‎

همچنین روز یکشنبه ۵ خرداد ۹۲ خانواده این فعال مدنی با مراجعه به دفتر بازپرس هاشم زاده، حکم برائت مهدی (ائلمان) نوری را به وی ارائه نموده و علت دستگیری وی را جویا می شوند که هاشم زاده در پاسخ ایشان اظهار می دارد دستور بازداشت وی از تهران صادر شده است.


پیشتر نیز مهدی (ائلمان) نوری به همراه ۲۸ نفر دیگر در جلسه هم اندیشی برای نجات دریاچه اورمیه در ۲ شهریور ۹۰بازداشت و از سوی شعبه یک دادگاه انقلاب تبریز به اتهام تبانی برای اقدام علیه امنیت ملی به ۲۴ ماه حبس محکوم گردید.این حکم پس از تایید در دادگاه تجدید نظر استان با اعتراض ایشان در شعبه ۳۲ دیوان عالی کشور نقض و برای بررسی مجدد به شعبه ۴ دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی ارجاع داده شده بود. در نهایت طبق رای صادره از شعبه ۴ دادگاه تجدید نظر استان آذربایجان شرقی محمود فضلی و مهدی(ائلمان) نوری، تبرئه شدند.

اشکان ذهابیان، فعال دانشجویی بازداشت شد

اشکان ذهابیان، فعال دانشجویی در شهرستان بابل بازداشت شد.
Bild: ‎اشکان ذهابیان، فعال دانشجویی بازداشت شد
https://www.facebook.com/zendani.siasi

  اشکان ذهابیان، فعال دانشجویی در شهرستان بابل بازداشت شد.

 اشکان ذهابیان، فعال دانشجویی و عضو شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت ساعتی پیش در منزل پدر خود در شهرستان بابل برای چهارمین بار بازداشت شد.

بر اساس این گزارش به ذهابیان حتی فرصت داده نشده که لباس بپوشد و لوازم خود را جمع کند. ماموران این فعال دانشجویی را با لباس خانه منتقل کرده اند.

به نظر می رسد وی برای اجرای احکام به زندان شهر بابل منتقل ده باشد.

اشکان ذهابیان، دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه فردوسی مشهد، اردیبهشت ماه سال ۹۰ در پی احضار و مراجعه به اداره اطلاعات ساری برای بار سوم بازداشت شد. وی برای اولین بار در ۲۶ خرداد سال ۸۸ تنها چهار روز پس از انتخابات مهندسی شده، در جریان تجمع دانشجویان دانشگاه مازندران، در اثر ضرب و شتم شدید نیروهای انصار بی هوش و سپس توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شده بود.

اشکان ذهابیان در ۱۲ آبان سال ۸۸ نیز به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به خاطر فعالیت های دانشجویی اش، مجددا بازداشت و در حالیکه از حق دفاع از خویش و حق داشتن وکیل محروم بود، با حکم غیابی به ۶ ماه حبس غیرقانونی از سوی دادگاه انقلاب شهرستان بابل محکوم شد. اتهام های اشکان ذهابیان در پرونده جدید وی، دیدار با آیت الله صانعی ، آیت الله وحید خراسانی و دیگر مراجع تقلید در قم عنوان شده است.

جمعیت مبارزه با تبعیض تحصیلی‎
اشکان ذهابیان، فعال دانشجویی و عضو شورای عمومی دفتر تحکیم وحدت ساعتی پیش در منزل پدر خود در شهرستان بابل برای چهارمین بار بازداشت شد.

بر اساس این گزارش به ذهابیان حتی فرصت داده نشده که لباس بپوشد و لوازم خود را جمع کند. ماموران این فعال دانشجویی را با لباس خانه منتقل کرده اند.

به نظر می رسد وی برای اجرای احکام به زندان شهر بابل منتقل ده باشد.

اشکان ذهابیان، دانشجوی محروم از تحصیل دانشگاه فردوسی مشهد، اردیبهشت ماه سال ۹۰ در پی احضار و مراجعه به اداره اطلاعات ساری برای بار سوم بازداشت شد. وی برای اولین بار در ۲۶ خرداد سال ۸۸ تنها چهار روز پس از انتخابات مهندسی شده، در جریان تجمع دانشجویان دانشگاه مازندران، در اثر ضرب و شتم شدید نیروهای انصار بی هوش و سپس توسط ماموران وزارت اطلاعات بازداشت شده بود.

اشکان ذهابیان در ۱۲ آبان سال ۸۸ نیز به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به خاطر فعالیت های دانشجویی اش، مجددا بازداشت و در حالیکه از حق دفاع از خویش و حق داشتن وکیل محروم بود، با حکم غیابی به ۶ ماه حبس غیرقانونی از سوی دادگاه انقلاب شهرستان بابل محکوم شد. اتهام های اشکان ذهابیان در پرونده جدید وی، دیدار با آیت الله صانعی ، آیت الله وحید خراسانی و دیگر مراجع تقلید در قم عنوان شده است.

۱۳۹۲ خرداد ۵, یکشنبه

وضعیت مهدی خزعلی پس از پایان اعتصاب غذا


Bild: ‎وضعیت مهدی خزعلی پس از پایان اعتصاب غذا

https://www.facebook.com/zendani.siasi

 مهدی خزعلی پس از پایان اعتصاب غذای خود، همچنان از کاهش وزن و عوارض پس از اعتصاب رنج میبرد.

 مهدی خزعلی پزشک و فعال سیاسی و از بازداشت شدگان سرای اهل قلم که مدت طولانی را در  اعتصاب غذا بسر برده بود، پس از پایان اعتصاب غذا در بند ۲۰۹ زندان اوین، همچنان از کاهش وزن شدید و عوارض پس از اعتصاب رنج می‌برد.

این زندانی  سیاسی در تاریخ ۹ آبان ماه ۱۳۹۱ در جلسه‌ی سرای اهل قلم که به مناسبت روز ۱۳آبان برگزار شده بود به همراه نزیک ۸۰ نفر بازداشت شد و بلافاصله دست به اعتصاب غذای خشک زد. سایر همراهان مهدی خزعلی پس از مدت کوتاهی از زندان آزاد شدند ولی وی پس از ۳ روز بازداشت در بند ۳۵۰ به سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ منتقل شده و تا به امروز نیز در این بند باقی مانده است.

وی پیشتر در تاریخ ۱۶ بهمن ماه ۱۳۹۰ در دادگاهی به ریاست قاضی پیرعباسی به ۱۴ سال حبس، ۱۰ سال تبعید و ۹۰ ضربه شلاق محکوم شده‌بود.

هرانا‎
مهدی خزعلی پس از پایان اعتصاب غذای خود، همچنان از کاهش وزن و عوارض پس از اعتصاب رنج میبرد.

مهدی خزعلی پزشک و فعال سیاسی و از بازداشت شدگان سرای اهل قلم که مدت طولانی را در اعتصاب غذا بسر برده بود، پس از پایان اعتصاب غذا در بند ۲۰۹ زندان اوین، همچنان از کاهش وزن شدید و عوارض پس از اعتصاب رنج می‌برد.

این زندانی سیاسی در تاریخ ۹ آبان ماه ۱۳۹۱ در جلسه‌ی سرای اهل قلم که به مناسبت روز ۱۳آبان برگزار شده بود به همراه نزیک ۸۰ نفر بازداشت شد و بلافاصله دست به اعتصاب غذای خشک زد. سایر همراهان مهدی خزعلی پس از مدت کوتاهی از زندان آزاد شدند ولی وی پس از ۳ روز بازداشت در بند ۳۵۰ به سلولهای انفرادی بند ۲۰۹ منتقل شده و تا به امروز نیز در این بند باقی مانده است.

وی پیشتر در تاریخ ۱۶ بهمن ماه ۱۳۹۰ در دادگاهی به ریاست قاضی پیرعباسی به ۱۴ سال حبس، ۱۰ سال تبعید و ۹۰ ضربه شلاق محکوم شده‌بود.