۱۳۹۳ مرداد ۲۳, پنجشنبه

به یاد زنده یاد جواد قائدى و همسرش منیرالسادات هاشمى


جواد و منیر عزیز را حکو مت جنایتکار اسلامی در 22 مرداد سال 62 به همراه تعداد دیگری ساعت 10 شب در تپه های اوین تیر باران کرد. 

یاد عزیزشان همیشه گرامی باد. 
Foto: ‎به یاد زنده یاد جواد قائدى   و همسرش منیرالسادات هاشمى

https://www.facebook.com/zendani.siasi

جواد و منیر عزیز را حکو مت جنایتکار اسلامی در 22 مرداد سال 62 به همراه تعداد دیگری ساعت 10 شب در تپه های اوین تیر باران کرد. 

یاد عزیزشان همیشه گرامی باد. 

 بنا به گفته گویی که   گزارشگر کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی با مرسده قائدی خواهر جواد قائدی داشته است :

آقای قائدی در سال ١٣٣١ در رشت متولد شد. وی در سال تحصیلی ٥٠-١٣٤٩ وارد دانشگاه صنعتى آریامهر شد و در رشته مهندسى برق به تحصیل پرداخت. در پاییز سال ١٣٥١ به علت شركت در تظاهرات دانشجویان علیه سفر ریچارد نیكسون به ایران، دستگیر و به مدت ٦ ماه در زندان بود.

 ٢ یا ٣ ماه پس از آزادى از زندان، به سازمان مجاهدین خلق پیوست و به زندگى مخفى روى آورد. در سال ١٣٥٤ همراه با انشعاب در این سازمان و تغییر ایده‌ئولوژى، به بخش ماركسیستى این سازمان ملحق شد. پس از تغییر و تحولات این سازمان در آستانه انقلاب، تحت عنوان سازمان مبارزه در راه آرمان طبقه كارگر، به فعالیت ادامه داد. او یكى از رهبران فكرى این جریان بود كه بعدها به سازمان اتحاد مبارزان كمونیست پیوست. همسر آقای قائدى، منیرالسادات هاشمى، و برادرش، محمد صادق قائدی نیز اعدام شده‌‌اند.

سازمان سهند یا "اتحاد مبارزان کمونیست" پس از انقلاب ننگین اسلامی بهمن ١٣٥٧ تاسیس گردید و ابتدا بیشتر به فعالیت تئوریک می‌پرداخت. 

پس از طرح برنامه "حزب کمونیست ایران" توسط سهند در سال ۱٣٦۱، این سازمان در تابستان ١٣٦٢ با سازمان کومله و با باقیماندگان دیگر سازمانهای کمونیستی، از جمله پیکار، رزمندگان، و تعدادی فدائیان خلق، حزب کمونیست ایران تاسیس کرد. 

آقای قائدى روز ١٩ ‌خرداد ١٣٦١ توسط پاسداران بازداشت شد. طبق اطلاعات موجود حکمی برای بازداشت وجود نداشت. او هنگام خروج از خانه پدری در تهران، به قصد استفاده از تلفن عمومی، دستگیر شد. همسرش منیرالسادات هاشمى که پس از چندی از بازنگشتن او نگران شده بود، از خانه خارج شد و بازداشت گردید.

 همان روز خواهر و برادر آقای قائدی نیز بازداشت و هر چهار نفر در یک اتومبیل به کمیته مشترک منتقل شدند.

آقای قائدی یک سال در کمیته مشترک و حدود سه ماه در زندان اوین محبوس بود.

 در همان ٢٤ ساعت اول خواهرش  مرسده قائدی او را از زیر چشم‌بند دیده بود که یکی از پاهایش به طور عجیبی  از شدت شکنجه متورم  شده است. 

آقای جواد قائدی در ملاقاتی با خواهرش  مرسده قائدی در اواخر فروردین ١٣٦٢ در کمیته مشترک داشت به او گفت که محاکمه شده بود. 

او اظهار داشت که حدود یک سال در سلول انفرادی نگه داشته می‌شد و به شدت شکنجه شده بود، به طوری که كلیه‌هایش از كار افتاده، سراسر بدنش قارچ پوستی گرفته و اكثر دندان‌هایش از شدت ضربات آسیب دیده بود. هفته‌ها به یکی از پاهایش کابل می‌زدند و سپس به پای دیگرش، که او را وادار به قبول مصاحبه تلویزیونی کنند ولی او نپذیرفته بود.

زنده یاد جواد قائدی ٢ یا ٣ بار با مادرش در زندان اوین ملاقات داشت. 

چند هفته پیش از اعدام نیز با خواهرش  مرسده قائدی ملاقات حضوری داشت.

 طبق اطلاعات موجود، آقای قائدی در چند ماه اسارت در زندان اوین، هر روز جیرۀ شلاق داشته است. وی روز اعدام با همسرش   منیرالسادات هاشمى ملاقات چند دقیقه‌ای داشت و به او گفت که این آخرین ملاقات‌شان است. در این ملاقات آقای قائدی خبر اعدام برادرش  صادق قائدی را به همسرش داد و از او خواست این خبر را به دیگر اعضای خانواده نیز اطلاع دهد.

دادگاه در کمیته مشترک در فروردین ١٣٦٢ تشکیل شد، و طبق اطلاعات موجود تنها بازجوها در آن شرکت داشتند. در این محاکمه، که ٤ ساعت به طول انجامید، از او خواسته شده بود که مصاحبه تلویزیونى کند و علیه  و مارکسیسم   و تقی‌ شهرام یکی‌ از همکاران سیاسی خود صحبت کند. آقای قائدی این درخواست را رد کرده بود  و  به دفاع از مارکسیسم پرداخت.

آقای محمد جواد قائدى به اتهام فعالیت در زمان شاه و کمونیست بودن و مبارزه علیه جمهوری اسلامی بازداشت شده بود.. ه رئیس دادگاه  به علت دفاع وی از مارکسیسم و  پیروی وی از این راه از اتهاماش ارتداد عنوان کرد. 

 در جلسۀ دادگاه، آقای قائدی از داشتن وکیل و دسترسی به پرونده محروم بود.

کمیته مشترک زنده یاد جواد قائدی را به اعدام محکوم کرد.

 او در آخرین ملاقات با مادرش، که چندی پیش از اعدام انجام شد، به او گفت: "من وصیت‌نامه نوشته‌ا‌م ولى می‌دانم كه این كثافت‌ها به تو نخواهند داد!"

 مادرش از  از فرزندش خواست كه آرام باشد 

 آقای قائدی جواب داد: "كار ما از این حرف‌ها گذشته، این كثافت‌ها همه ما را اعدام می‌كنند!"

 آقای محمد جواد قائدى روز ٢٢ مرداد ١٣٦٢ به همراه همسرش منیرالسادات هاشمى در زندان اوین تیرباران شد. او در گلزار خاوران به خاک سپرده شده است.

یاد و  خاطرشان گرامی‌ باد

سرنگون باد کلیت و تمامیت جمهوری ننگین اسلامی

کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی‎
بنا به گفته گویی که گزارشگر کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی با مرسده قائدی خواهر جواد قائدی داشته است :

آقای قائدی در سال ١٣٣١ در رشت متولد شد. وی در سال تحصیلی ٥٠-١٣٤٩ وارد دانشگاه صنعتى آریامهر شد و در رشته مهندسى برق به تحصیل پرداخت. در پاییز سال ١٣٥١ به علت شركت در تظاهرات دانشجویان علیه سفر ریچارد نیكسون به ایران، دستگیر و به مدت ٦ ماه در زندان بود.

٢ یا ٣ ماه پس از آزادى از زندان، به سازمان مجاهدین خلق پیوست و به زندگى مخفى روى آورد. در سال ١٣٥٤ همراه با انشعاب در این سازمان و تغییر ایده‌ئولوژى، به بخش ماركسیستى این سازمان ملحق شد. پس از تغییر و تحولات این سازمان در آستانه انقلاب، تحت عنوان سازمان مبارزه در راه آرمان طبقه كارگر، به فعالیت ادامه داد. او یكى از رهبران فكرى این جریان بود كه بعدها به سازمان اتحاد مبارزان كمونیست پیوست. همسر آقای قائدى، منیرالسادات هاشمى، و برادرش، محمد صادق قائدی نیز اعدام شده‌‌اند.

سازمان سهند یا "اتحاد مبارزان کمونیست" پس از انقلاب ننگین اسلامی بهمن ١٣٥٧ تاسیس گردید و ابتدا بیشتر به فعالیت تئوریک می‌پرداخت. 

پس از طرح برنامه "حزب کمونیست ایران" توسط سهند در سال ۱٣٦۱، این سازمان در تابستان ١٣٦٢ با سازمان کومله و با باقیماندگان دیگر سازمانهای کمونیستی، از جمله پیکار، رزمندگان، و تعدادی فدائیان خلق، حزب کمونیست ایران تاسیس کرد. 

آقای قائدى روز ١٩ ‌خرداد ١٣٦١ توسط پاسداران بازداشت شد. طبق اطلاعات موجود حکمی برای بازداشت وجود نداشت. او هنگام خروج از خانه پدری در تهران، به قصد استفاده از تلفن عمومی، دستگیر شد. همسرش منیرالسادات هاشمى که پس از چندی از بازنگشتن او نگران شده بود، از خانه خارج شد و بازداشت گردید.

همان روز خواهر و برادر آقای قائدی نیز بازداشت و هر چهار نفر در یک اتومبیل به کمیته مشترک منتقل شدند.

آقای قائدی یک سال در کمیته مشترک و حدود سه ماه در زندان اوین محبوس بود.

در همان ٢٤ ساعت اول خواهرش مرسده قائدی او را از زیر چشم‌بند دیده بود که یکی از پاهایش به طور عجیبی از شدت شکنجه متورم شده است. 

آقای جواد قائدی در ملاقاتی با خواهرش مرسده قائدی در اواخر فروردین ١٣٦٢ در کمیته مشترک داشت به او گفت که محاکمه شده بود. 

او اظهار داشت که حدود یک سال در سلول انفرادی نگه داشته می‌شد و به شدت شکنجه شده بود، به طوری که كلیه‌هایش از كار افتاده، سراسر بدنش قارچ پوستی گرفته و اكثر دندان‌هایش از شدت ضربات آسیب دیده بود. هفته‌ها به یکی از پاهایش کابل می‌زدند و سپس به پای دیگرش، که او را وادار به قبول مصاحبه تلویزیونی کنند ولی او نپذیرفته بود.

زنده یاد جواد قائدی ٢ یا ٣ بار با مادرش در زندان اوین ملاقات داشت. 

چند هفته پیش از اعدام نیز با خواهرش مرسده قائدی ملاقات حضوری داشت.

طبق اطلاعات موجود، آقای قائدی در چند ماه اسارت در زندان اوین، هر روز جیرۀ شلاق داشته است. وی روز اعدام با همسرش منیرالسادات هاشمى ملاقات چند دقیقه‌ای داشت و به او گفت که این آخرین ملاقات‌شان است. در این ملاقات آقای قائدی خبر اعدام برادرش صادق قائدی را به همسرش داد و از او خواست این خبر را به دیگر اعضای خانواده نیز اطلاع دهد.

دادگاه در کمیته مشترک در فروردین ١٣٦٢ تشکیل شد، و طبق اطلاعات موجود تنها بازجوها در آن شرکت داشتند. در این محاکمه، که ٤ ساعت به طول انجامید، از او خواسته شده بود که مصاحبه تلویزیونى کند و علیه و مارکسیسم و تقی‌ شهرام یکی‌ از همکاران سیاسی خود صحبت کند. آقای قائدی این درخواست را رد کرده بود و به دفاع از مارکسیسم پرداخت.

آقای محمد جواد قائدى به اتهام فعالیت در زمان شاه و کمونیست بودن و مبارزه علیه جمهوری اسلامی بازداشت شده بود.. ه رئیس دادگاه به علت دفاع وی از مارکسیسم و پیروی وی از این راه از اتهاماش ارتداد عنوان کرد. 

در جلسۀ دادگاه، آقای قائدی از داشتن وکیل و دسترسی به پرونده محروم بود.

کمیته مشترک زنده یاد جواد قائدی را به اعدام محکوم کرد.

او در آخرین ملاقات با مادرش، که چندی پیش از اعدام انجام شد، به او گفت: "من وصیت‌نامه نوشته‌ا‌م ولى می‌دانم كه این كثافت‌ها به تو نخواهند داد!"

مادرش از از فرزندش خواست كه آرام باشد 

آقای قائدی جواب داد: "كار ما از این حرف‌ها گذشته، این كثافت‌ها همه ما را اعدام می‌كنند!"

آقای محمد جواد قائدى روز ٢٢ مرداد ١٣٦٢ به همراه همسرش منیرالسادات هاشمى در زندان اوین تیرباران شد. او در گلزار خاوران به خاک سپرده شده است.

یاد و خاطرشان گرامی‌ باد

سرنگون باد کلیت و تمامیت جمهوری ننگین اسلامی

کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی

هیچ نظری موجود نیست:

ارسال یک نظر