۱۳۹۲ خرداد ۲۵, شنبه

دستور آزادی میرحسین موسوی و مهدی کروبی و زهرا رهنورد صادر شد

با درخواست هاشمی رفسنجانی ، سید علی خامنه ای دستور آزادی میرحسین موسوی و مهدی کروبی و زهرا رهنورد را صادر کرد

اخبار کاملا موثق ارسالی در ساعت 08.30 روز 25 خرداد از ایران حاکی از آن است که در پی درخواست روز گذشته آیت الله رفسنجانی در پی تحقق حماسه سیاسی مورد نظر آیت الله خامنه ای و پیرو گزارش  شب گذشته وزیرکشور در خصوص پیروزی قاطع  حسن روحانی کاندید منتخب اصلاح طلبان و طرفداران رفسنجانی متعاقبا آیت الله خامنه ای با یک پیش دستی سیاسی سعی کرد با دستور آزادی میر حسین موسوی و مهدی کروبی و زهرا رهنورد سیاست عفب نشینی خود را در خصوص طرفداری و پشتیبانی غلط از محمود احمدی نژاد در سال 1388 و تقلب بزرگ بدین صورت جبران نماید و خود را  سوار بر موج پیروزی قاطع اصلاح طلبان و رفسنجانی نماید .

دستور آزادی و برداشتن حصر نامبردگان که رهبران جنبش سبز می باشند صبح امروز به رئیس قوه قضائیه ابلاغ کتبی شده است که البته با شرایطی همراه است که احتمالا بوسیله میر حسین موسوی و کروبی پذیرفته خواهد شد

در طرفی دیگر شکست کاندیدای مورد نظر خامنه ای یعنی سعید جلیلی که نمام سیاست های غلط هسته ای خامنه ای بود بمنزله یک نه بزرگ مردم به روند گفتگوهای گذشته اتمی ایران بوده و مردم بهبود اقتصادی را به گردنکشی اتمی ترجیح دادند و خامنه ای این پیام قاطع مردم را دریافت کرد.

گفتگوی پدر نداآقا سلطان با بی بی سی فارسی: رای نداده‌ایم

     

۱۳۹۲ خرداد ۲۴, جمعه

انتخابات ریاست جمهوری اسلامی و مطالبات مسیحیان ایران

مسیحیان کدام مشکلی را در سه دهه گذشته برای حکومت اسلامی  به وجود آورده اند که این طور جوابی نامهربان را از سوی نظام اسلامی دریافت می کنند؟ آنها می گویند ما فقط از حکومت توقع آزادی در ایمان  و پرستش خداوند مطابق کتاب مقدسمان را داریم.

علی خامنه ای رهبر نظام اسلامی حاکم بر کشور،  در فاصله دو روز به انتخابات یازدهم برای تعئین رئیس بعدی دولت، می گوید که حتی اگر به جمهوری اسلامی به هر دلیل علاقه ندارید و فقط ایران را دوست دارید، برای حفظ ایران به پای صندوقهای رای بروید. این در حالی است که ماه گذشته او گفته بود که انتخابات ریاست جمهوری رفرندام قبول جمهوری اسلامی است.

بسیاری از مسیحیان ایران مانند سایر هموطنان،  از ابتدای خردادماه  بارها در پای صفحه گیرنده های خود نشستند تا برنامه ها و مناظره های تبلیغاتی  تدارک دیده شده توسط تلویزیون  حکومتی  برای  یازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری اسلامی را ببینند. اما هرچه بیشتر گوش دادند  و نگاه کردند کمتر اثری از حرفهای نو و ایده های جدید برای رسیدن به فضای امید و آزادی واقعی و شعار نزده در کشور عزیزشان یافتند.

مسیحیانی که دغدغه و سودای وطن در سرشان هست، چندان تفاوت اساسی از لحاظ اهمیت به آزادی دینی و احترام به دگر باوران مذهبی در هیچکدام از کاندیداهای مذکور مشاهده ننمودند. اینطور نیست که مسیحیان نسبت به دیگر مسائل مبتلا به ملت بی توجه باشند و دغدغه گوشت و نان مردم و کسب و کار و امنیت هموطنانشان را نداشت باشند. ولی به نظر می رسد که آن  مسائل بسیار مهم به اندازه کافی مدعیانی داردند که به آنها بپردازند و تنها  مسئله  "حق آزادی مذهبی برای اقلیتها" می باشد که هیچ گروه سیاسی درگیر در پروژه انتخابات از آن صحبتی نمی کند.

واقعیت این است که برای مسیحیان ایران در چنین چیدمان مهندسی شده انتخابات ریاست جمهوری پیش رو هیچ حلوائی بهر نشده است که آنها برای چشیدن طعم شیرین آن دهانشان را باز کنند. این افراد داوطلب کرسی ریاست دولت در حکومت اسلامی همانها هستند که در سی و اندی سال گذشته متصدی مقامات و کرسیهای مهم در حکومت اسلامی بوده اند و انتظار زیادی وجود ندارند که چیز خیلی جدیدی برای عرضه داشته باشند.

جفا و آزار بی دلیل ایمانداران

مسیحیان ایران در سالهای گذشته بدون دلیل با آزار و جفای بسیار زیادی روبرو شده اند. ابتدا وزارتخانه های اطلاعات و ارشاد اسلامی، بعد رئیس دولت زورکی متهم به تقلب و چند مرجع تقلید مغبون از ولایت فقیه، حالا هم سازمان اطلاعات سپاه وابسته به دفتر رهبری، پایشان را در یک کفش کرده اند که مسیحیت را از ایران ریشه کن کنند.

هفته ای  نیست که به  کلیساهای خانگی  در شهرها حمله نکنند، ایمانداران مسیحی را به جرم دعا و ایمان به خداوند زنده و داشتن و هدیه دادن کلام خدا نگیرند و به زندان و محاکمه نکشانند، برای کلیساهای رسمی کشور محدودیت ایجاد نکنند، درهای کلیساهای ساختمانی و دارای مجوز را نبندند و رهبران و کشیشان مسیحی را به انزوا و خانه نشینی وادار نسازند.آنقدر این صحنه را روز به روز برای مسیحیان تنگ تر می کنند تا آنها را وادر به ترک ایمان یا جلای وطن نمایند.

مسیحیان کدام دردسری را در سه دهه گذشته برای حکومت جمهوری اسلامی  به وجود آورده اند که این طور جوابی سخت و نامهربان را از سوی نظام اسلامی دریافت می کنند؟ مگر بارها نگفته اند که ما سیاسی نیستیم  و از موضع گیری سیاسی به نفع این یا آن جریان میپرهیزیم؟ آیا جز این که گفته اند کرده اند؟

مگر در تاریخ ایران درباره مسیحیان جز این بوده است که هر جا ملت خواسته ای داشته با آنان همراهی کرده اند. در همین صد و اند سال گذشته از انقلاب مشروطیت تا نهضت ملی، انقلاب پنجاه و هفت و جنگ هشت ساله، همه جا آنها در جهت خواست اکثریت هموطنان خود موضع گرفته اند.

خواسته های ساده مسیحیان

بسیاری از مسیحیان به خود می گویند: خوب در چنین شرایطی که  به مرگ گرفتندمان که به تب راضی شویم، چه جائی برای انتخابات در سر و دل ما باقی میماند. امروز مطالبه مسیحیان از حکومت اسلامی که بر سرزمینمان مسلط و غالب است فقط چیزهای ساده ای می باشند که مطابق قوانین انسانی و معاهدات بین المللی پایه ای ترین عناصر لازم برای زندگی یک انسان عادی محسوب می شوند.

مسیحیان با صدای بلند می گویند که ما از حکومت توقع آزادی در ایمان به خداوند و پرستش او مطابق آئینهای مورد قبول و کتاب مقدس مورد وثوق خودمان را داریم. آنها می خواهند که درهای کلیساهایشان بسته نشود و هرجا که تمایل دارند و برایشان ممکن است به عبادت بر اساس باورهایشان مشغول شوند. آنها طلب می کننند که همکیشانشان  از زندان آزاد شوند و روبرت و فرشید و سعید و بهنام وکوروش و مجتبی و وحید و دهها نام دیگر از زندان و جفا رها گشته، نزد خانواده هایشان برگردند. به راستی اینها توقع بزرگی نیست. در یک کلام؛ مسیحیان فقط می خواهند که کسی برایشان مزاحمت ایجاد نکند.

روزهای حساس و سرنوشت ساز

حالا وطن ما  در آستانه روزهای سرنوشت ساز و حساسی قرار گرفته است. چه بخواهیم و چه نخواهیم نتیجه انتخابات بیست و چهارم خرداد بر سرنوشت مسیحیان نیز  چون بقیه هفتاد و پنج میلیون جمعیت ایرانی تاثیرات مهمی می گذارد. چنانکه انتخابات خردادماه چهار سال قبل گذاشت و نتایج آن را از توی جیبمان تا روی نیمکتهای کلیسایمان احساس کردیم.

سیاسی نبودن به معنای این نیست که مسیحیان باید الزاما به سیاست و مسائل سیاسی پیرامون خود بی اعتنا باشند و به آنها توجه نکنند. بلکه سیاسی نبودن به معنی نداشتن دید سیاسی به مسائل و موضعگیری سیاسی به نفع جریانات و گروههای سیاسی می باشد.

مسیحیان خود را شهروند پادشاهی خداوند می دانند که مقوله ای روحانی است و بر روح و روان آنها حکومت می کند. در پادشاهی خداوند بودن معنایش این نیست که شهروندی برای مسیحیان بی معنی است. عیسی مسیح به سکه ای با نقش و نام امپراطور روم اشاره کرد و فرمود: هرچه مال امپراطور است به امپراطور بدهید و هرچه مال خداست به خدا!

عیسی اینجا درس مهمی به مسیحیان داد: پیروان خدا هم  در مقابل خدا تعهداتی  دارند و هم در مقابل حکومت. اما آنچه مهم است این می باشد که اولویتها را درست بسنجیم. وقتی امور روحانی و امور دولتی با هم تناقضی داشته باشند. وظیفه ما در قبال خدا همیشه بروظیفه مان نسبت به حکومت ارجح است.

نقش مهم شاگردان مسیح

چه بخواهیم و چه نخواهیم نتیجه انتخابات بیست و چهارم خرداد بر سرنوشت مسیحیان نیز  چون بقیه هفتاد و پنج میلیون جمعیت ایرانی تاثیرات مهمی می گذارد. چنانکه انتخابات خردادماه چهار سال قبل گذاشت و نتایج آن را از توی جیبمان تا روی نیمکتهای کلیسایمان احساس کردیم. پس نباید از نقش مهم خود در این شرایط حساس غافل باشیم. نقش اصلی مسیحیان در چنین شرایطی روشنگری و دعا می باشد.

روشنگری این  طور نیست که به کسی باید توصیه کرد تا برود رای بدهد یا ندهد. یا اگر می خواهد رای دهد رای خود را به نفع چه کسی در صندوق بیندازد. اینها کار سیاستمداران است. اما حضور گسترده برای روشنگری و دادن پیام رهائی بخش نجات از طریق عیسی مسیح و تقسیم کلام خدا با مردم کوچه و خیابان در این روزها بسیار مهم و سرنوشت ساز است.

همچنین دعا برای عبور همراه با سلامت  وطن عزیزمان از این شرایط بسیار حساس و بحرانی وظیفه همه مسیحیان ایرانی می باشد. دعا هم برای مردم که با دقت عمل کنند و راه درست را در این انتخابات سرنوشت ساز  پیش بگیرند و انتخاب صحیح را انجام دهند.  هم برای رهبران حکومت و کاندیداهای انتخابات  تا با حکمت عمل کنند و در نهایت بدون درگیری و تنش و جدال همه امورات به صورت صلح آمیز پایان خوشی داشته باشند.

دعا می کنیم و از خداوند می خواهیم که همه چیز در چند روز آینده به گونه ای پیش رود که وضعیت فردای انتخابات روز جمعه بیست و چهار خرداد روندی رو به بهبودی باشد. به گونه ای که جریان سیاسی حاکم از سمتی که در پنج سال گذشته داشته دورشود و تصمیمات در مورد امور مردم به طور عام و اقلیتهای دینی و مذهبی و دگر اندیشان به طور خاص حکیمانه تر اتخاذ شود.

اعتصاب غذای یک زندانی کُرد با دوختن لبهای خود در زندان میناب

یک منبع محلی گفت که محمد حسین رضایی، زندانی کُرد محبوس در زندان میناب از روز شب سه شنبه ۱۴ خردادماه با دوختن لبهای خود اقدام به اعتصاب غذا کرده است. به گفته‌ این فعال حقوق بشر، محمد حسین رضایی هفته‌ قبل با نوشتن نامه‌ایی به رئیس زندان نسبت به وضعیت زندان و رفتار زندانبانان با زندانیان اعتراض کرده است، اما با بی توجهی مسئولین مواجه شده و در اعتراض به این وضعیت با دوختن لبهای خود اقدام به اعتصاب غذا کرده است.

مسئولین زندان صبح روز پنج شنبه ۱۶ خردادماه او را به انفرادی زندان میناب منتقل کرده و ملاقات و حق تماس این زندانی سیاسی با خانواده‌اش را نیز قطع کرده‌اند.
Foto: ‎اعتصاب غذای یک زندانی کُرد با دوختن لبهای خود در زندان میناب
https://www.facebook.com/zendani.siasi

یک منبع محلی گفت که محمد حسین رضایی، زندانی کُرد محبوس در زندان میناب از روز شب سه شنبه ۱۴ خردادماه با دوختن لبهای خود اقدام به اعتصاب غذا کرده است. به گفته‌ این فعال حقوق بشر، محمد حسین رضایی هفته‌ قبل با نوشتن نامه‌ایی به رئیس زندان نسبت به وضعیت زندان و رفتار زندانبانان با زندانیان اعتراض کرده است، اما با بی توجهی مسئولین مواجه شده و در اعتراض به این وضعیت با دوختن لبهای خود اقدام به اعتصاب غذا کرده است.

 مسئولین زندان صبح روز پنج شنبه ۱۶ خردادماه او را به انفرادی زندان میناب منتقل کرده و ملاقات و حق تماس این زندانی سیاسی با خانواده‌اش را نیز قطع کرده‌اند.

این فعال حقوق بشر در خصوص سابقه‌ این زندانی گفت: «محمد (خسرو) حسین رضایی در خردادماه سال ۹۰ به همراه فردین (فخرالدین )فرجی، چنگیز قدم خیر و ایوب اسدی به اتهام محاربه و درگیری با نیروهای سپاه پاسداران در یکی از روستاهای تابعه‌ سنندج بازداشت شدند.

 این چهار تن به اتهام عضویت در حزب کومله انقلابی کُردستان و درگیری با نیروهای سپاه پاسداران برای چندین ماه در بازداشت نیروهای اداره‌ اطلاعات سنندج و حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران بوده و بعدا به زندان مرکزی سنندج منتقل شدند .

 این چهار زندانی سیاسی به اتهام محاربه از طریق عضویت در حزب موکله اتقلابی کُردستان در تاریخ ۲۱ مردادماه سال ۹۱ در شعبه‌ یک دادگاه انقلاب سنندج به ریاست قاضی بابایی مورد محاکمه قرار گرفتند و روز چهار شنبه ۲۹ شهریورماه حکم این زندانیان در زندان به آنها ابلاغ شده که در حکم صادره محمد حسین رضایی به ۳۰ سال زندان و تبعید به زندان میناب، چنگیز قدم خیر ۴۰ سال زندان و تبعید به زندان مسجد سلیمان، فردین فرجی به ۳۰ سال زندان و تبعید به زندان طبس و ایوب اسدی به ۲۰ سال زندان و تبعید به زندان کاشمر محکوم شدند. محمد حسین رضایی بعدا به دلیل داشتن پرونده باز قبلی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به ۱۵ سال دیگر حبس محکوم شد و مجموعا به ۴۵ سال حبس محکوم شده است. این زندانی در اواخر فروردین ماه ۹۲ بعد از قطعی شدن حکم از زندان مرکزی سنندج به زندان میناب تبعید شده است.»‎
این فعال حقوق بشر در خصوص سابقه‌ این زندانی گفت: «محمد (خسرو) حسین رضایی در خردادماه سال ۹۰ به همراه فردین (فخرالدین )فرجی، چنگیز قدم خیر و ایوب اسدی به اتهام محاربه و درگیری با نیروهای سپاه پاسداران در یکی از روستاهای تابعه‌ سنندج بازداشت شدند.

این چهار تن به اتهام عضویت در حزب کومله انقلابی کُردستان و درگیری با نیروهای سپاه پاسداران برای چندین ماه در بازداشت نیروهای اداره‌ اطلاعات سنندج و حفاظت اطلاعات سپاه پاسداران بوده و بعدا به زندان مرکزی سنندج منتقل شدند .

این چهار زندانی سیاسی به اتهام محاربه از طریق عضویت در حزب موکله اتقلابی کُردستان در تاریخ ۲۱ مردادماه سال ۹۱ در شعبه‌ یک دادگاه انقلاب سنندج به ریاست قاضی بابایی مورد محاکمه قرار گرفتند و روز چهار شنبه ۲۹ شهریورماه حکم این زندانیان در زندان به آنها ابلاغ شده که در حکم صادره محمد حسین رضایی به ۳۰ سال زندان و تبعید به زندان میناب، چنگیز قدم خیر ۴۰ سال زندان و تبعید به زندان مسجد سلیمان، فردین فرجی به ۳۰ سال زندان و تبعید به زندان طبس و ایوب اسدی به ۲۰ سال زندان و تبعید به زندان کاشمر محکوم شدند. محمد حسین رضایی بعدا به دلیل داشتن پرونده باز قبلی به اتهام اقدام علیه امنیت ملی به ۱۵ سال دیگر حبس محکوم شد و مجموعا به ۴۵ سال حبس محکوم شده است. این زندانی در اواخر فروردین ماه ۹۲ بعد از قطعی شدن حکم از زندان مرکزی سنندج به زندان میناب تبعید شده است.»

نامه ی سرگشاده فردین مرادپور به آیت‌الله آملی لاریجانی


فردین مرادپور در بخشی از نامهٔ خود به آیت‌الله آملی لاریجانی رییس قوه قضائیه ایران نوشته است: «این مکتوب حدیث نفس یکی از کسانی است که قربانی بی عدالتی این دستگاه قضائی شده است. »
Foto: ‎نامه ی سرگشاده فردین مرادپور به آیت‌الله آملی لاریجانی
https://www.facebook.com/zendani.siasi

فردین مرادپور در بخشی از نامهٔ خود به آیت‌الله آملی لاریجانی رییس قوه قضائیه ایران نوشته است: «این مکتوب حدیث نفس یکی از کسانی است که قربانی بی عدالتی این دستگاه قضائی شده است. »

فردین مرادپور فعال ملی – مدنی آذربایجانی از زندان تبریز نامه‌ سرگشاده ای را به آیت‌الله آملی لاریجانی نوشته و در آن از رفتار‌ها و برخوردهای فراقانونی نهادهای امنیتی با خود گفته است.

فردین مرادپور متولد ۴ فروردین ۱۳۶۹ در تبریز در تجمع مسالمت آمیز ۱ خرداد ۸۸ در پارک ائل گولی تبریز به ضرب گلوله ماموران امنیتی بازداشت و به رغم بستری شدن ۹ روزه در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان شهید محلاتی به بازداشتگاه اداره اطلاعات تبریز منتقل می شود. ماموران امنیتی اداره اطلاعات تبریز با سو استفاده از وضعیت وخیم جسمی و نیز تحت فشار قرار دادن وی به واسطه بازداشت تمام اعضای خانواده ، اقدام به بازجویی و اعتراف گیری از وی در جهت مقاصد خود بر می آیند.

به زعم این فعال هویت طلب آذربایجانی رفتار‌ها و برخوردهای فراقانونی نهادهای امنیتی از اولین لحظه بازداشت وی تا این لحظه ادامه داشته است. وی در توضیح این رفتارها و بی عدالتی ها در قسمتی از نامه خود نوشته است: «مسئولین قضایی حکم زندان من را ۱۰ ماه و نیم پس از ورود من به زندان به مرحله ی اجرا در آورده اند.» به همین دلیل این فعال آذربایجانی در اعتراض به این «بی عدالتی» از تاریخ ۱۱ خرداد ۹۲ دست به اعتصاب غدا زده است «تا به عنوان آخرین راه دفاع از حق خود» خواستار اجرای عدالت شود.

متن کامل نامه ی فردین مرادپور فعال ملی – مدنی آذربایجانی که در اختیار اویان نیوز قرار گرفته است :

با سلام
آیت‌الله آملی لاریجانی عدالت در برقراری قوانین معنا پیدا می کند و در هر کشوری سیستم قضایی مسئولیت اصلی را در پاسداری از قانون و برقراری عدالت بر عهده دارد. حال زمانی که این دستگاه خود در مقام قانون شکن ظاهر شود آیا می توان به امید عدالت در آن جامعه نشست؟ 

بی شک باید گفت در این شرایط عدالت افسانه ای بیش نخواهد بود.
امروز قوة قضائیه ایران در نگاه عموم مردم ایران به خاطر عملکرد نامناسب خود به عنوان مظهر عدالت و حامی قانون شناخته نمی شود.مردم دیگر به ترازوهای قضاوت شما اعتماد ندارند چرا که  آنها دیر زمانی است که قسط و عدل را جاری نمی کنند. دستگاه قضائی ایران بیش از هر زمان دیگری با نقض آزادی های فردی و اجتماعی این کشور شناخته می شود.این مکتوب حدیث نفس یکی از کسانی است که قربانی بی عدالتی این دستگاه قضائی شده است.

من فردین مرادپور هستم. در سال ۱۳۸۸ به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده ام واکنون بیش از ۳ سال است که در زندان مرکزی تبریزدر حال گذراندن دوران محکومیت خود می باشم . یکم خرداد ماه سال ۱۳۸۸ بود که در پارک شاه گؤلی تبریز در جریان یک تجمع مسالمت آمیز که به مناسبت سالگرد اعتراضات مردمی آذربایجان در سال ۱۳۸۵ برگزار شده بود دستگیر شدم.در هنگام دستگیری توسط مامورین لباس شخصی مورد اصابت دو گلوله قرار گرفته و به شدت زخمی شدم.

 مامورین اداره ی اطلاعات بدن زخمی و نیمه جان مرا به بیمارستان شهید محلاتی وابسته به سپاه منتقل کرده و در آنجا تحت عمل جراحی قرار گرفتم. ۹ روز در بخش آی سی یو این بیمارستان بستری بودم. گلوله های مامورین باعث خونریزی داخلی، پارگی کلیه، آسیب دیدگی کیسه صفرا و طحالم شده بود. پس از ۹ روز به بیمارستان دیگری منتقل شدم. متاسفانه علی رغم  پیگیری های زیادی که داشتم تاکنون نتوانسته ام به اسناد پزشکی در ارتباط با عمل جراحی خود دسترسی پیدا کنم چرا که این اسناد به دست مراجع اطلاعاتی  مفقود شده است.

پس از دستگیری من مامورین اطلاعاتی تمام اعضاء خانواده ام را بازداشت می کنند. پدرم در همان روز اول وقتی که از وضعیت من مطلع می شود در محل تظاهرات حضور پیدا میکند و وقتی متوجه می شود که من را به بیمارستان شهید محلاتی منتقل کرده اند با مراجعه به بیمارستان خواستار اطلاع از وضعیت و سلامتی جسمانی من می شود. 

وی همان جا دستگیر می شود. دو روز پس از بازداشت من برادرم هم دستگیر می شود و پس از برادرم این بار نوبت به مادرم میرسد. مامورین اطلاعات وقتی با پی گیریهای مداوم مادرم مواجه می شوند ضمن تماس تلفنی با وی او را به بهانه ی ملاقات به بیمارستان می کشانند و سپس وی را نیز دستگیر می کنند. مامورین اطلاعاتی ضمن تهدید پدر و مادرم آنها را از پی گیری و خبر رسانی در مورد من بر حذر می دارند وبرادرم نیز به خاطر حضور درتجمع مسالمت آمیز ۱ خرداد بازداشت می شود.

۱۳ روز از دستگیری ام می گذشت که به اداره اطلاعات تبریز منتقل شدم و این در حالی بود که جراحاتم بهبود نیافته بود و به سختی می توانستم سر پا بایستم.نزدیک به۱ ماهی که در اداره اطلاعات بودم به شدت تحت فشار قرار داشتم تا اتهامات بی پایه و اساسی را که مامورین به من وارد کرده بودند را بپذیرم.در این بین بازجویان اصرار زیادی داشتند که به من اتهام خرید و فروش و تهیه و توزیع مواد منفجره بقبولانند. 

آنها به استناد یک ترقه ی دست ساز که از جیب من کشف شده بوداین اتهام را به من وارد می کردند.در حالیکه این ترقه برای کارشناسی به وزارت دفاع ارسال نشده بود اما در بازجوییها یم از واژه ی  بمب دست ساز استفاده می شد. باید اعتراف کنم که من در آن مقطع زمانی متوجه سیر قضایا نبودم و نمی دانستم که در پشت سر این بازجویی های اداره اطلاعات سناریویی وجود دارد که من بر اساس آن به ۶ سال حبس محکوم خواهم شد.

در تیر ماه به زندان منتقل شدم و پس از حدود نزدیک به ۴ ماه بازداشت موقت به قید وثیقه آزاد شدم.وقتی برای تفهیم اتهام به بازپرسی اعزام شدم به خاطر شلیک گلوله از مامورین لباس شخصی شکایت کردم که نه تنها به شکایتم رسیدگی نشد بلکه برگه شکایتم از پرونده نیز حذف شد.در آبانماه دادگاهی شدم . 

در این دادگاه غیرعلنی که با چندین متهم دیگر که به جرم خرید و فروش اسلحه دستگیر شده بودند محاکمه شدم.در کیفر خواست تنظیم شده توسط دادستان از کشف یک گروه تروریستی که قصد بمب گذاری در ستادهای انتخاباتی یکی از کاندیدا های ریاست جمهوری سخن به میان آمده بود. من یکی از متهمین اصلی این پرونده بودم.

 این همان سناریویی بود که از همان روزهای اول دستگیری ام وزارت اطلاعات آن را به اجرا درآورد. وزیراطلاعات سابق ـ آقای محسن اژه ای ـ در آن زمان به کرات در مصاحبه های مطبوعاتی خود از کشف یک گروه تروریستی در تبریز سخن گفته بود و این اطلاعات کذب و ناصحیح در روزنامه های سراسری ایران منتشر شده بود.

دادگاه من تحت تاثیر این فضاسازی های رسانه ای برگزار شد و من به همراه عده ای از متهمین بی ربط به پرونده محاکمه شدم. قاضی دادگاه بدون توجه به دفاعیات من و وکلایم و بدون بررسی دقیق اسناد و مدارک تحت تاثیر این فضاسازی ها من را از بابت خرید و فروش و تهیه و توزیع مواد منفجره به ۳ سال ، اجتماع و تبانی جهت ارتکاب جرم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور به ۲ سال و تبلیغ علیه نظام به ۱ سال حبس تعزیری و در مجموع به ۶ سال حبس تعزیری محکوم کرد.

وقتی به حکم دادگاه اعتراض کردم شعبه ی تجدید نظر در عرض ۲۴ ساعت حکم دادگاه بدوی -  پرونده ی ۲ هزار صفحه ای – را عینآ تایید کرد.حکم بلافاصله به شعبه ی اجرای احکام ارسال شد و به مرحله ی اجرا در آمد. روند سریع دادرسی ‍‍‍‍ صدور حکم واجرا نشان از آن داشت که دستگاه قضایی حداقل در مورد این پرونده بخصوص به دنبال کشف حقایق و اجرای عدالت نبود و تنها هدف دستگاه قضایی اجرای نقش خود در این سناریوی اطلاعاتی بود.

در مدت زمانی که به قید وثیقه آزاد بودم دو بار توسط اطلاعات احضار شدم.آنها ضمن تهدید خواستار آن بودند که من دیگر پی گیر شکایت خود در مورد شلیک گلوله توسط مامورین لباس شخصی نشوم. چند ماه پس از آن به علت یک گرفتاری شخصی به زندان افتادم اما خیلی زود از این پرونده حکم برائت گرفتم. در اثر پیگیریهای وکیلم ابتدا حکم ۳ سال حبس برای خرید و فروش و تهیه و توزیع مواد منفجره به ۲ سال تقلیل یافت و سپس چهار پنجم  از این حکم نیز مشمول عفو قرار گرفت.در طی این مدت از تمامی حقوق یک زندانی از آن برخوردار است محروم بوده ام.در زندان دچار مشکلات جسمانی شده ام و به علت تشخیص اشتباه پزشک زندان چندین نمره بر شماره ی عینکم افزوده شده است.

اکنون بیش از ۳ سال است که در زندان به سر می برم و حتی از یک روز مرخصی هم بی بهره بوده ام.علاوه بر آن علی رغم سابقه ی اولم با درخواست آزادی مشروط من مخالفت شده است و اکنون مطلع شده ام که مسئولین قضایی حکم زندان من را ۱۰ ماه و نیم پس از ورود من به زندان به مرحله ی اجرا در آورده اند در حالیکه با احتساب این ۱۰ ماه و نیم ،  ۱ ماه از حبس من باقی مانده اما عملا با این بی عدالتی دوران حبس من افزایش خواهد یافت.علی رغم نامه نگاری ها و پی گیری های وکیلم در دادگستری تبریز هیچ کدام از مسئولین تا کنون هیچ پاسخی به این ظلم و ستم آشکار نداده اند.

آیت الله لاریجانی:

من یکی از قربانیان دستگاه قضایی ایران هستم. قربانی یک سناریوی طراحی شده از طرف وزارت اطلاعات که برای تحریف افکار عمومی از مسائل انتخابات سال ۸۸ به مرحله ی اجرا در آمد. پرونده ی من هیچگاه فرصت قضاوت منصفانه و عادلانه را نیافت و احتمالا هیچ گاه هم این فرصت پیش نخواهد آمد. حقایق مربوط به پشت پرده ی این سناریو آن قدر حجیم است که نمی توان آن را در یک نامه بیان کرد و من کوشیدم تا فقط گوشه ای از حقایق را بیان کنم. 

اکنون من به عنوان یکی از شهروندان این کشور از شما به عنوان عالی ترین مقام قضایی ایران می خواهم که به مسئولیت خود عمل کنید و دستگاه قضایی را در مسیر عدالت و انصاف قرار دهید اگرچه امیدی ندارم که عدالت دستگاه قضایی شامل حال من و امثال من شود. و این نا امیدی از رسیدگی به وضعیت پرونده ی قضایی مرا بر آن داشته است تا به عنوان آخرین راه دفاع از حق خود به اعتصاب غذا و اعلام مظلومیت خود از این مسیر متوسل شوم. آرزو می کنم با اصلاح ناراستی ها دستگاه قضایی این کشور از نعمت عدالت بهره مند شود.
با تشکر
فردین مرادپور

 اویان نیوز‎
فردین مرادپور فعال ملی – مدنی آذربایجانی از زندان تبریز نامه‌ سرگشاده ای را به آیت‌الله آملی لاریجانی نوشته و در آن از رفتار‌ها و برخوردهای فراقانونی نهادهای امنیتی با خود گفته است.

فردین مرادپور متولد ۴ فروردین ۱۳۶۹ در تبریز در تجمع مسالمت آمیز ۱ خرداد ۸۸ در پارک ائل گولی تبریز به ضرب گلوله ماموران امنیتی بازداشت و به رغم بستری شدن ۹ روزه در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان شهید محلاتی به بازداشتگاه اداره اطلاعات تبریز منتقل می شود. ماموران امنیتی اداره اطلاعات تبریز با سو استفاده از وضعیت وخیم جسمی و نیز تحت فشار قرار دادن وی به واسطه بازداشت تمام اعضای خانواده ، اقدام به بازجویی و اعتراف گیری از وی در جهت مقاصد خود بر می آیند.

به زعم این فعال هویت طلب آذربایجانی رفتار‌ها و برخوردهای فراقانونی نهادهای امنیتی از اولین لحظه بازداشت وی تا این لحظه ادامه داشته است. وی در توضیح این رفتارها و بی عدالتی ها در قسمتی از نامه خود نوشته است: «مسئولین قضایی حکم زندان من را ۱۰ ماه و نیم پس از ورود من به زندان به مرحله ی اجرا در آورده اند.» به همین دلیل این فعال آذربایجانی در اعتراض به این «بی عدالتی» از تاریخ ۱۱ خرداد ۹۲ دست به اعتصاب غدا زده است «تا به عنوان آخرین راه دفاع از حق خود» خواستار اجرای عدالت شود.

متن کامل نامه ی فردین مرادپور فعال ملی – مدنی آذربایجانی که در اختیار اویان نیوز قرار گرفته است :

با سلام
آیت‌الله آملی لاریجانی عدالت در برقراری قوانین معنا پیدا می کند و در هر کشوری سیستم قضایی مسئولیت اصلی را در پاسداری از قانون و برقراری عدالت بر عهده دارد. حال زمانی که این دستگاه خود در مقام قانون شکن ظاهر شود آیا می توان به امید عدالت در آن جامعه نشست؟ 

بی شک باید گفت در این شرایط عدالت افسانه ای بیش نخواهد بود.
امروز قوة قضائیه ایران در نگاه عموم مردم ایران به خاطر عملکرد نامناسب خود به عنوان مظهر عدالت و حامی قانون شناخته نمی شود.مردم دیگر به ترازوهای قضاوت شما اعتماد ندارند چرا که آنها دیر زمانی است که قسط و عدل را جاری نمی کنند. دستگاه قضائی ایران بیش از هر زمان دیگری با نقض آزادی های فردی و اجتماعی این کشور شناخته می شود.این مکتوب حدیث نفس یکی از کسانی است که قربانی بی عدالتی این دستگاه قضائی شده است.

من فردین مرادپور هستم. در سال ۱۳۸۸ به ۶ سال حبس تعزیری محکوم شده ام واکنون بیش از ۳ سال است که در زندان مرکزی تبریزدر حال گذراندن دوران محکومیت خود می باشم . یکم خرداد ماه سال ۱۳۸۸ بود که در پارک شاه گؤلی تبریز در جریان یک تجمع مسالمت آمیز که به مناسبت سالگرد اعتراضات مردمی آذربایجان در سال ۱۳۸۵ برگزار شده بود دستگیر شدم.در هنگام دستگیری توسط مامورین لباس شخصی مورد اصابت دو گلوله قرار گرفته و به شدت زخمی شدم.

مامورین اداره ی اطلاعات بدن زخمی و نیمه جان مرا به بیمارستان شهید محلاتی وابسته به سپاه منتقل کرده و در آنجا تحت عمل جراحی قرار گرفتم. ۹ روز در بخش آی سی یو این بیمارستان بستری بودم. گلوله های مامورین باعث خونریزی داخلی، پارگی کلیه، آسیب دیدگی کیسه صفرا و طحالم شده بود. پس از ۹ روز به بیمارستان دیگری منتقل شدم. متاسفانه علی رغم پیگیری های زیادی که داشتم تاکنون نتوانسته ام به اسناد پزشکی در ارتباط با عمل جراحی خود دسترسی پیدا کنم چرا که این اسناد به دست مراجع اطلاعاتی مفقود شده است.

پس از دستگیری من مامورین اطلاعاتی تمام اعضاء خانواده ام را بازداشت می کنند. پدرم در همان روز اول وقتی که از وضعیت من مطلع می شود در محل تظاهرات حضور پیدا میکند و وقتی متوجه می شود که من را به بیمارستان شهید محلاتی منتقل کرده اند با مراجعه به بیمارستان خواستار اطلاع از وضعیت و سلامتی جسمانی من می شود. 

وی همان جا دستگیر می شود. دو روز پس از بازداشت من برادرم هم دستگیر می شود و پس از برادرم این بار نوبت به مادرم میرسد. مامورین اطلاعات وقتی با پی گیریهای مداوم مادرم مواجه می شوند ضمن تماس تلفنی با وی او را به بهانه ی ملاقات به بیمارستان می کشانند و سپس وی را نیز دستگیر می کنند. مامورین اطلاعاتی ضمن تهدید پدر و مادرم آنها را از پی گیری و خبر رسانی در مورد من بر حذر می دارند وبرادرم نیز به خاطر حضور درتجمع مسالمت آمیز ۱ خرداد بازداشت می شود.

۱۳ روز از دستگیری ام می گذشت که به اداره اطلاعات تبریز منتقل شدم و این در حالی بود که جراحاتم بهبود نیافته بود و به سختی می توانستم سر پا بایستم.نزدیک به۱ ماهی که در اداره اطلاعات بودم به شدت تحت فشار قرار داشتم تا اتهامات بی پایه و اساسی را که مامورین به من وارد کرده بودند را بپذیرم.در این بین بازجویان اصرار زیادی داشتند که به من اتهام خرید و فروش و تهیه و توزیع مواد منفجره بقبولانند. 

آنها به استناد یک ترقه ی دست ساز که از جیب من کشف شده بوداین اتهام را به من وارد می کردند.در حالیکه این ترقه برای کارشناسی به وزارت دفاع ارسال نشده بود اما در بازجوییها یم از واژه ی بمب دست ساز استفاده می شد. باید اعتراف کنم که من در آن مقطع زمانی متوجه سیر قضایا نبودم و نمی دانستم که در پشت سر این بازجویی های اداره اطلاعات سناریویی وجود دارد که من بر اساس آن به ۶ سال حبس محکوم خواهم شد.

در تیر ماه به زندان منتقل شدم و پس از حدود نزدیک به ۴ ماه بازداشت موقت به قید وثیقه آزاد شدم.وقتی برای تفهیم اتهام به بازپرسی اعزام شدم به خاطر شلیک گلوله از مامورین لباس شخصی شکایت کردم که نه تنها به شکایتم رسیدگی نشد بلکه برگه شکایتم از پرونده نیز حذف شد.در آبانماه دادگاهی شدم . 

در این دادگاه غیرعلنی که با چندین متهم دیگر که به جرم خرید و فروش اسلحه دستگیر شده بودند محاکمه شدم.در کیفر خواست تنظیم شده توسط دادستان از کشف یک گروه تروریستی که قصد بمب گذاری در ستادهای انتخاباتی یکی از کاندیدا های ریاست جمهوری سخن به میان آمده بود. من یکی از متهمین اصلی این پرونده بودم.

این همان سناریویی بود که از همان روزهای اول دستگیری ام وزارت اطلاعات آن را به اجرا درآورد. وزیراطلاعات سابق ـ آقای محسن اژه ای ـ در آن زمان به کرات در مصاحبه های مطبوعاتی خود از کشف یک گروه تروریستی در تبریز سخن گفته بود و این اطلاعات کذب و ناصحیح در روزنامه های سراسری ایران منتشر شده بود.

دادگاه من تحت تاثیر این فضاسازی های رسانه ای برگزار شد و من به همراه عده ای از متهمین بی ربط به پرونده محاکمه شدم. قاضی دادگاه بدون توجه به دفاعیات من و وکلایم و بدون بررسی دقیق اسناد و مدارک تحت تاثیر این فضاسازی ها من را از بابت خرید و فروش و تهیه و توزیع مواد منفجره به ۳ سال ، اجتماع و تبانی جهت ارتکاب جرم علیه امنیت داخلی و خارجی کشور به ۲ سال و تبلیغ علیه نظام به ۱ سال حبس تعزیری و در مجموع به ۶ سال حبس تعزیری محکوم کرد.

وقتی به حکم دادگاه اعتراض کردم شعبه ی تجدید نظر در عرض ۲۴ ساعت حکم دادگاه بدوی - پرونده ی ۲ هزار صفحه ای – را عینآ تایید کرد.حکم بلافاصله به شعبه ی اجرای احکام ارسال شد و به مرحله ی اجرا در آمد. روند سریع دادرسی ‍‍‍‍ صدور حکم واجرا نشان از آن داشت که دستگاه قضایی حداقل در مورد این پرونده بخصوص به دنبال کشف حقایق و اجرای عدالت نبود و تنها هدف دستگاه قضایی اجرای نقش خود در این سناریوی اطلاعاتی بود.

در مدت زمانی که به قید وثیقه آزاد بودم دو بار توسط اطلاعات احضار شدم.آنها ضمن تهدید خواستار آن بودند که من دیگر پی گیر شکایت خود در مورد شلیک گلوله توسط مامورین لباس شخصی نشوم. چند ماه پس از آن به علت یک گرفتاری شخصی به زندان افتادم اما خیلی زود از این پرونده حکم برائت گرفتم. در اثر پیگیریهای وکیلم ابتدا حکم ۳ سال حبس برای خرید و فروش و تهیه و توزیع مواد منفجره به ۲ سال تقلیل یافت و سپس چهار پنجم از این حکم نیز مشمول عفو قرار گرفت.در طی این مدت از تمامی حقوق یک زندانی از آن برخوردار است محروم بوده ام.در زندان دچار مشکلات جسمانی شده ام و به علت تشخیص اشتباه پزشک زندان چندین نمره بر شماره ی عینکم افزوده شده است.

اکنون بیش از ۳ سال است که در زندان به سر می برم و حتی از یک روز مرخصی هم بی بهره بوده ام.علاوه بر آن علی رغم سابقه ی اولم با درخواست آزادی مشروط من مخالفت شده است و اکنون مطلع شده ام که مسئولین قضایی حکم زندان من را ۱۰ ماه و نیم پس از ورود من به زندان به مرحله ی اجرا در آورده اند در حالیکه با احتساب این ۱۰ ماه و نیم ، ۱ ماه از حبس من باقی مانده اما عملا با این بی عدالتی دوران حبس من افزایش خواهد یافت.علی رغم نامه نگاری ها و پی گیری های وکیلم در دادگستری تبریز هیچ کدام از مسئولین تا کنون هیچ پاسخی به این ظلم و ستم آشکار نداده اند.

آیت الله لاریجانی:

من یکی از قربانیان دستگاه قضایی ایران هستم. قربانی یک سناریوی طراحی شده از طرف وزارت اطلاعات که برای تحریف افکار عمومی از مسائل انتخابات سال ۸۸ به مرحله ی اجرا در آمد. پرونده ی من هیچگاه فرصت قضاوت منصفانه و عادلانه را نیافت و احتمالا هیچ گاه هم این فرصت پیش نخواهد آمد. حقایق مربوط به پشت پرده ی این سناریو آن قدر حجیم است که نمی توان آن را در یک نامه بیان کرد و من کوشیدم تا فقط گوشه ای از حقایق را بیان کنم. 

اکنون من به عنوان یکی از شهروندان این کشور از شما به عنوان عالی ترین مقام قضایی ایران می خواهم که به مسئولیت خود عمل کنید و دستگاه قضایی را در مسیر عدالت و انصاف قرار دهید اگرچه امیدی ندارم که عدالت دستگاه قضایی شامل حال من و امثال من شود. و این نا امیدی از رسیدگی به وضعیت پرونده ی قضایی مرا بر آن داشته است تا به عنوان آخرین راه دفاع از حق خود به اعتصاب غذا و اعلام مظلومیت خود از این مسیر متوسل شوم. آرزو می کنم با اصلاح ناراستی ها دستگاه قضایی این کشور از نعمت عدالت بهره مند شود.
با تشکر
فردین مرادپور

۱۳۹۲ خرداد ۲۲, چهارشنبه

در تظاهرات صدای موج سبز مطرح شد: هموطن کناره جویی از این خیمه شب بازی انتخابات وظیفه ملی ماست

      

گزارش صدای امریکا از اعتراض به انتصابات ریاست جمهوری و حمایت از آزادگان ایران، در لندن

       

درریختن خون انسانها شریک نشو

        

روزنامه ایران توقیف شد

دادگاه کیفری استان تهران پس از محاکمه مدیرمسئول روزنامه ایران، حکم به توقیف موقت 6 ماهه این روزنامه داد»

وب سایت خبری مهرگزارش داده است که: یکشنبه گذشته مدیرمسئول روزنامه ایران در شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. بر اساس کیفرخواست، اتهام مدیرمسئول روزنامه ایران نشر مطالب خلاف واقع است که در این پرونده مدعی العموم اعلام جرم کرده بود»
این چندمین باراست که روزنامه ایران به دلایل مختلف توقیف میگردد»
پیش ترسازمان خبرنگاران بدون مرزاز دستگیری خبرنگاران و توقیف روزنامه ها و رسانه های خبری درایران به شدت انتقاد کرده بود»
جمهور اسلامی به عنوان یکی از ناقضین حقوق بشر وآزادی بیان اخیرا به بهانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری فشارخود را بر رسانه ها چند برابرکرده وموج جدیدی ازسرکوب مخالفین و منتقدین به خود را به راه انداخته است.س ـ ع
نگاره: ‏روزنامه ایران توقیف شد

دادگاه کیفری استان تهران پس از محاکمه مدیرمسئول روزنامه ایران، حکم به توقیف موقت 6 ماهه این روزنامه داد»

وب سایت خبری مهرگزارش داده است که: یکشنبه گذشته مدیرمسئول روزنامه ایران در شعبه 76 دادگاه کیفری استان تهران محاکمه شد. بر اساس کیفرخواست، اتهام مدیرمسئول روزنامه ایران نشر مطالب خلاف واقع است که در این پرونده مدعی العموم اعلام جرم کرده بود»
این چندمین باراست که روزنامه ایران به دلایل مختلف توقیف میگردد»
پیش ترسازمان خبرنگاران بدون مرزاز دستگیری خبرنگاران و توقیف روزنامه ها و رسانه های خبری درایران به شدت انتقاد کرده بود»
جمهور اسلامی به عنوان یکی از ناقضین حقوق بشر وآزادی بیان اخیرا به بهانه برگزاری انتخابات ریاست جمهوری فشارخود را بر رسانه ها چند برابرکرده وموج جدیدی ازسرکوب مخالفین و منتقدین به خود را به راه انداخته است.س ـ ع‏

وضعیت نگران کننده امید کوکبی و تداوم فشار بازجو‌ها

وضعیت نگران کننده امید کوکبی و تداوم فشار بازجو‌ها

محبوس در زندان اوین اما فشارهای بازجویان برای متقاعد کردن وی برای همکاری با آن‌ها همچنان ادامه دارد.

امید کوکبی، دانشجوی فوق دکترای فیزیک اتمی با گرایش لیزر در دانشگاه آستین تگزاس آمریکاست که در بهمن ماه سال ۸۹ به هنگام خروج از ایران در فرودگاه امام خمینی بازداشت و به اتهام ارتباط با دول متخاصم مدت ۳۶ روز در بند ۲۰۹ زندان اوین در انفرادی و از آن زمان تاکنون در بند ۳۵۰ زندان به سر می‌برد.

بنا به گزارش تارنمای جرس، امید کوکبی طی ماههای اخیر کاهش وزن زیادی داشته است و همچنان در مقابل این فشارهای بازجویان مقاومت می‌کند. او نه تنها در این مدت یک روز هم مرخصی نداشته بلکه از ملاقات با وکیل خود نیز محروم است.

نکته قابل تامل در روند رسیدگی به پرونده دکتر امید کوکبی این است که وی پس از پانزده ماه بلاتکلیفی در زندان در روز یکشنبه ۲۴/۲/۱۳۹۱ به دستور قاضی صلواتی به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب احضار و حکم ده سال حبس تعزیری به اتهام ارتباط با دولت متخاصم آمریکا (کشوری که این دانشجوی دکترا در آن مشغول به تحصیل بوده است) به وی ابلاغ می‌شود.

در حالی که تاریخ صدور حکم ۱۳/۱۲/۹۰ (یعنی‌‌ همان روز برگزاری آخرین جلسه دادگاه در سال گذشته) درج شده است و ابلاغ رای به مدت دو ماه و اندی به تاخیر افتاده بود تا همزمان با برگزاری دادگاه سیزده متهم جاسوسی برای اسراییل، به دستور قاضی صلواتی به دادگاه برده و با اجبار در جلسه دادگاه شرکت داده شده و سپس مفاد حکم به وی ابلاغ می‌شود.

چندی پیش نیز دکترامید کوکبی، دانشجوی فوق دکترای لیزر از دانشگاه آستین تگزاس به اتهام تحصیل مال از طریق نا‌مشروع از سوی شعبه ۱۰۵۷دادگاه عمومی تهران به ۹۱ روز حبس محکوم شد.
وضعیت نگران کننده امید کوکبی و تداوم فشار بازجو‌ها

محبوس در زندان اوین اما فشارهای بازجویان برای متقاعد کردن وی برای همکاری با آن‌ها همچنان ادامه دارد.

امید کوکبی، دانشجوی فوق دکترای فیزیک اتمی با گرایش لیزر در دانشگاه آستین تگزاس آمریکاست که در بهمن ماه سال ۸۹ به هنگام خروج از ایران در فرودگاه امام خمینی بازداشت و به اتهام ارتباط با دول متخاصم مدت ۳۶ روز در بند ۲۰۹ زندان اوین در انفرادی و از آن زمان تاکنون در بند ۳۵۰ زندان به سر می‌برد.

بنا به گزارش تارنمای جرس، امید کوکبی طی ماههای اخیر کاهش وزن زیادی داشته است و همچنان در مقابل این فشارهای بازجویان مقاومت می‌کند. او نه تنها در این مدت یک روز هم مرخصی نداشته بلکه از ملاقات با وکیل خود نیز محروم است.

نکته قابل تامل در روند رسیدگی به پرونده دکتر امید کوکبی این است که وی پس از پانزده ماه بلاتکلیفی در زندان در روز یکشنبه ۲۴/۲/۱۳۹۱ به دستور قاضی صلواتی به شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب احضار و حکم ده سال حبس تعزیری به اتهام ارتباط با دولت متخاصم آمریکا (کشوری که این دانشجوی دکترا در آن مشغول به تحصیل بوده است) به وی ابلاغ می‌شود.

در حالی که تاریخ صدور حکم ۱۳/۱۲/۹۰ (یعنی‌‌ همان روز برگزاری آخرین جلسه دادگاه در سال گذشته) درج شده است و ابلاغ رای به مدت دو ماه و اندی به تاخیر افتاده بود تا همزمان با برگزاری دادگاه سیزده متهم جاسوسی برای اسراییل، به دستور قاضی صلواتی به دادگاه برده و با اجبار در جلسه دادگاه شرکت داده شده و سپس مفاد حکم به وی ابلاغ می‌شود.

چندی پیش نیز دکترامید کوکبی، دانشجوی فوق دکترای لیزر از دانشگاه آستین تگزاس به اتهام تحصیل مال از طریق نا‌مشروع از سوی شعبه ۱۰۵۷دادگاه عمومی تهران به ۹۱ روز حبس محکوم شد.

هرانا

اعلان مصاديق محتوای مجرمانه در فضای مجازی توسط حکومت ضدبشری ایران

سایت اطلاع رسانی دادستانی کل حکومت فاسدایران در گفتگو با عبدالصمد خرم آبادی فهرستی از محتوای مجرمانه در فضای مجازی را اعلام نموده است. از آنجا آشنایی با این مصادیق برای وبلاگ نویسان و کاربرانی که اقدام به انتشار محتوا در فضای وب میکنند از اهمیت بالایی برخوردار است لذا خواهشمندیم که کاربران محترم درانتشاراین خبرکه حکومت استبدادی ایران چگونه باآزادی بیان که حقوق اصلی انسانهاست برخوردمیکندیاریمان فرمایندتادراعتراض به این عمل ننگین اقدامی شایسته نماییم.

الف) محتوای علیه عفت و اخلاق عمومی

1ـ اشاعه فحشاء و منكرات ( بند 2 ماده 6 قانون مطبوعات) 

2ـ تحریك، تشویق، ترغیب، تهدید یا دعوت به فساد و فحشاء و ارتكاب جرایم منافی عفت یا انحرافات جنسی ( بند ب ماده 15 قانون جرایم رایانه ای و ماده 649 قانون مجازات اسلامی) 

3ـ انتشار، توزیع و معامله محتوای خلاف عفت عمومی( مبتذل و مستهجن) بند 2 ماده 6 قانون مطبوعات و ماده 14 قانون جرایم رایانه ای)

4ـ تحریك، تشویق، ترغیب، تهدید یا تطمیع افراد به دستیابی به محتویات مستهجن و مبتذل ( ماده 15 قانون جرایم رایانه ای)

5ـ استفاده ابزاری از افراد( اعم از زن و مرد) در تصاویر و محتوی، تحقیر و توهین به جنس زن، تبلیغ تشریفات و تجملات نامشروع و غیر قانونی( بند 10 ماده 6 قانون مطبوعات)

ب) محتوای علیه مقدسات اسلامی

1ـ محتوای الحادی و مخالف موازین اسلامی( بند 1 ماده 6 قانون مجازات اسلامی)

2ـ اهانت به دین مبین اسلام و مقدسات آن ( بند 7 ماده ماده 6 قانون مجازات اسلامی و ماده 513 قانون مجازات اسلامی)

3ـ اهانت به هر یك از انبیاء عظام یا ائمه طاهرین (ع) یا حضرت صدیقه طاهره (س) ( ماده 513 قانون مجازات اسلامی)

4ـ تبلیغ به نفع حزب، گروه یا فرقه منحرف و مخالف اسلام ( بند 9 ماده 6 قانون مطبوعات)

5ـ تبلیغ مطالب از نشریات و رسانه ها و احزاب و گروههای داخلی و خارجی منحرف و مخالف اسلام به نحوی كه تبلیغ از آنها باشد( بند 9 ماده 6 قانون مطبوعات)

6ـ اهانت به امام خمینی(ره) و تحریف آثار ایشان (ماده 514 قانون مجازات اسلامی)

7ـ اهانت به مقام معظم رهبری (امام خامنه ای) و سایر مراجع مسلم تقلید ( بند 7 ماده 6 قانون مطبوعات)

ج) محتوای علیه امنیت و آسایش عمومی

1ـ تشكیل جمعیت، دسته، گروه در فضای مجازی( سایبر) با هدف برهم زدن امنیت كشور( ماده 498 قانون مجازات اسلامی)

2ـ هر گونه تهدید به بمب گذاری ( ماده 511 قانون مجازات اسلامی)

3ـ محتوایی كه به اساس جمهوری اسلامی ایران لطمه وارد كند ( بند 1 ماده 6 قانون مطبوعات)

4ـ انتشار محتوی علیه اصول قانون اساسی ( بند 12 ماده 6 قانون مطبوعات)

5ـ تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران( ماده 500 قانون مجازات اسلامی)

6ـ اخلال در وحدت ملی و ایجاد اختلاف ما بین اقشار جامعه به ویژه از طریق طرح مسائل نژادی و قومی( بند 4 ماده 6 قانون مطبوعات)

7ـ تحریك نیروهای رزمنده یا اشخاصی كه به نحوی از انحاء در خدمت نیروهای مسلح هستند به عصیان، فرار، تسلیم یا عدم اجرای وظایف نظامی ( ماده 504 قانون مجازات اسلامی)

8ـ تحریص و تشویق افراد و گروهها به ارتكاب اعمالی علیه امنیت، حیثیت و منافع جمهوری اسلامی ایران در داخل یا خارج از كشور(بند 5 ماده 6 قانون مطبوعات)

9 ـ تبلیغ به نفع گروهها و سازمانهای مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران( ماده 500 قانون مجازات اسلامی)

10- فاش نمودن و انتشار غیر مجاز اسناد و دستورها و مسایل محرمانه و سری دولتی و عمومی ( بند 6 ماده قانون مطبوعات و مواد 2 و 3 قانون مجازات انتشار و افشای اسناد محرمانه و سری دولتی و ماده 3 قانون جرایم رایانه ای)

11ـ فاش نمودن و انتشار غیر مجاز اسرار نیروهای مسلح (بند 6 ماده قانون مطبوعات)

12ـ فاش نمودن و انتشار غیر مجاز نقشه و استحكامات نظامی( بند 6 ماده 6 قانون مطبوعات)

13ـ انتشار غیر مجاز مذاكرات غیر علنی مجلس شورای اسلامی ( بند 6 ماده 6 قانون مطبوعات)

14ـ انتشار بدون مجوز مذاكرات محاكم غیر علنی دادگستری و تحقیقات مراجع قضایی ( بند 6 ماده 6 قانون مطبوعات)

د) محتوای علیه مقامات و نهادهای دولتی و عمومی

1ـ اهانت و هجو نسبت به مقامات، نهادها و سازمان حكومتی و عمومی( بند 8 ماده 6 قانون مطبوعات و مواد 609 و 700 قانون مجازات اسلامی)

2ـ افترا به مقامات، نهادها و سازمان حكومتی و عمومی( بند 8 ماده 6 قانون مطبوعات و 697 قانون مجازات اسلامی)

3ـ نشر اكاذیب و تشویش اذهان عمومی علیه مقامات، نهادها و سازمان های حكومتی( بند 11 ماده 6 قانون مطبوعات و 698 قانون مجازات اسلامی)

ه ) محتوایی كه برای ارتكاب جرایم رایانه ای و سایر جرایم بكار می رود

1ـ انتشار یا توزیع و در دسترس قرار دادن یا معامله داده ها یا نرم افزارهای كه صرفاً برای ارتكاب جرایم رایانه ای به كار می رود(ماده 25 قانون جرایم رایانه ای)

2ـ فروش، انتشار یا دردسترس قرار دادن غیر مجاز گذر واژه ها و داده هایی كه امكان دسترسی غیر مجاز به داده ها با سامانه های رایانه ای یا مخابراتی دولتی یا عمومی را فراهم می كند( ماده 25 قانون جرایم رایانه ای)

3ـ انتشار یا در دسترس قراردادن محتویات آموزش دسترسی غیر مجاز، شنود غیر مجاز، جاسوسی رایانه ای، تحریف و اخلال در داده ها یا سیستم های رایانه ای و مخابراتی.( ماده 25 قانون جرایم رایانه ای)

4ـ آموزش و تسهیل سایر جرایم رایانه ای( ماده 21 قانون جرایم رایانه ای)

5ـ انجام هر گونه فعالیت تجاری و اقتصادی رایانه ای مجرمانه مانند شركت های هرمی( قانون اخلال در نظام اقتصادی كشور و سایر قوانین)

6ـ انتشار ویروس دهی بازی های رایانه ای دارای محتوای مجرمانه( مواد مختلف قانون مجازات اسلامی و قانون جرایم رایانه ای)

7ـ انتشار فیلتر شكن ها و آموزش روشهای عبور از سامانه های فیلترینگ ( بند ج ماده 25 قانون جرایم رایانه ای)

8ـ تبلیغ و ترویج اسراف و تبذیر ( بند 3 ماده 6 قانون مطبوعات)

9ـ انتشار محتوای حاوی تحریك، ترغیب، یا دعوت به اعمال خشونت آمیز و خودكشی( ماده 15 قانون جرایم رایانه ای)

10ـ تبلیغ و ترویج مصرف موادمخدر، مواد روان گردان و سیگار( ماده 3 قانون جامع كنترل و مبارزه ملی با دخانیات 1385)

11ـ باز انتشار و ارتباط( لینك) به محتوای مجرمانه تارنماها و نشانی های اینترنتی مسدود شده، نشریات توقیف شده و رسانه های وابسته به گروهها و جریانات منحرف و غیر قانونی

12ـ تشویق، تحریك و تسهیل ارتكاب جرائمی كه دارای جنبه عمومی هستند از قبیل اخلال در نظم، تخریب اموال عمومی، ارتشاء، اختلاس، كلاهبرداری، قاچاق موادمخدر، قاچاق مشروبات الكلی و غیره( ماده 43 قانون مجازات اسلامی) 

13ـ انتشار محتوایی كه از سوی شورای عالی امنیت ملی منع شده باشد .

14ـ تشویق و ترغیب مردم به نقض حقوق مالكیت معنوی ( ماده 1 قانون حمایت از حقوق پدید آورندگان نرم افزارهای رایانه ای و ماده 74 قانون تجارت الكترونیكی)

15ـ معرفی آثار سمعی و بصری غیر مجاز به جای آثار مجاز. ( ماده 1 قانون نحوه مجازات. اشخاصی كه در امور سمعی و بصری فعالیت غیر مجاز دارند)

16ـ عرضه تجاری آثار سمعی و بصری بدون مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی( ماده 2 قانون نحوه مجازات اشخاصی كه در امور سمعی و بصری فعالیت غیر مجاز دارند ) .

منبع:سایت اطلاع رسانی دادستانی کشور
اعلان مصاديق محتوای مجرمانه در فضای مجازی توسط حکومت ضدبشری ایران 
سایت اطلاع رسانی دادستانی کل حکومت فاسدایران  در گفتگو با عبدالصمد خرم آبادی فهرستی از محتوای مجرمانه در فضای مجازی را اعلام نموده است. از آنجا آشنایی با این مصادیق برای  وبلاگ نویسان و کاربرانی که اقدام به انتشار محتوا در فضای وب میکنند از اهمیت بالایی برخوردار است لذا خواهشمندیم  که کاربران محترم درانتشاراین خبرکه حکومت استبدادی ایران چگونه باآزادی بیان که حقوق اصلی انسانهاست برخوردمیکندیاریمان فرمایندتادراعتراض به این عمل ننگین اقدامی شایسته نماییم.

الف) محتوای علیه عفت و اخلاق عمومی

1ـ اشاعه فحشاء و منكرات ( بند 2 ماده 6 قانون مطبوعات) 

2ـ تحریك، تشویق، ترغیب، تهدید یا دعوت به فساد و فحشاء و ارتكاب جرایم منافی عفت  یا انحرافات جنسی ( بند ب ماده 15 قانون جرایم رایانه ای و ماده 649 قانون مجازات اسلامی) 

3ـ انتشار، توزیع و معامله محتوای خلاف عفت عمومی( مبتذل و مستهجن) بند 2 ماده 6 قانون مطبوعات و ماده 14 قانون جرایم رایانه ای)

4ـ تحریك، تشویق، ترغیب، تهدید یا تطمیع افراد به دستیابی به محتویات مستهجن و مبتذل ( ماده 15 قانون جرایم رایانه ای)

5ـ استفاده ابزاری از افراد( اعم از زن و مرد) در تصاویر و محتوی، تحقیر و توهین به جنس زن، تبلیغ تشریفات و تجملات نامشروع و غیر قانونی( بند 10 ماده 6 قانون مطبوعات)

ب) محتوای علیه مقدسات اسلامی

1ـ محتوای الحادی و مخالف موازین اسلامی( بند 1 ماده 6 قانون مجازات اسلامی)

2ـ اهانت به دین مبین اسلام و مقدسات آن ( بند 7 ماده ماده 6 قانون مجازات اسلامی  و ماده 513 قانون مجازات اسلامی)

3ـ اهانت به هر یك از انبیاء عظام یا ائمه طاهرین (ع) یا حضرت صدیقه طاهره (س) ( ماده 513 قانون مجازات اسلامی)

4ـ تبلیغ به نفع حزب، گروه یا فرقه منحرف و مخالف اسلام ( بند 9 ماده 6 قانون مطبوعات)

5ـ تبلیغ مطالب از نشریات و رسانه ها و احزاب و گروههای داخلی و خارجی منحرف و مخالف اسلام به نحوی كه تبلیغ از آنها باشد( بند 9 ماده 6 قانون مطبوعات)

6ـ اهانت به امام خمینی(ره) و تحریف آثار ایشان (ماده 514 قانون مجازات اسلامی)

7ـ اهانت به مقام معظم رهبری (امام خامنه ای) و سایر مراجع مسلم تقلید ( بند 7 ماده 6 قانون مطبوعات)

ج) محتوای علیه امنیت و آسایش عمومی

1ـ تشكیل جمعیت، دسته، گروه در فضای مجازی( سایبر) با هدف برهم زدن امنیت كشور( ماده 498 قانون مجازات اسلامی)

2ـ هر گونه تهدید به بمب گذاری ( ماده 511 قانون مجازات اسلامی)

3ـ محتوایی كه به اساس جمهوری اسلامی ایران لطمه وارد كند ( بند 1 ماده 6 قانون مطبوعات)

4ـ انتشار محتوی علیه اصول قانون اساسی ( بند 12 ماده 6 قانون مطبوعات)

5ـ تبلیغ علیه نظام جمهوری اسلامی ایران( ماده 500 قانون مجازات اسلامی)

6ـ اخلال در وحدت ملی و ایجاد اختلاف ما بین اقشار جامعه به ویژه از طریق طرح مسائل نژادی و قومی( بند 4 ماده 6 قانون مطبوعات)

7ـ تحریك نیروهای رزمنده یا اشخاصی كه به نحوی از انحاء در خدمت نیروهای مسلح هستند به عصیان، فرار، تسلیم یا عدم اجرای وظایف نظامی ( ماده 504 قانون مجازات اسلامی)

8ـ تحریص و تشویق افراد و گروهها به ارتكاب اعمالی علیه امنیت، حیثیت و منافع جمهوری اسلامی ایران در داخل یا خارج از كشور(بند 5 ماده 6 قانون مطبوعات)

9 ـ تبلیغ به نفع گروهها و سازمانهای مخالف نظام جمهوری اسلامی ایران( ماده 500 قانون مجازات اسلامی)

10- فاش نمودن و انتشار غیر مجاز اسناد و دستورها و مسایل محرمانه و سری دولتی و عمومی ( بند 6 ماده قانون مطبوعات و مواد 2 و 3 قانون مجازات انتشار و افشای اسناد محرمانه و سری دولتی و ماده 3 قانون جرایم رایانه ای)

11ـ فاش نمودن و انتشار غیر مجاز اسرار نیروهای مسلح (بند 6 ماده قانون مطبوعات)

12ـ فاش نمودن و انتشار غیر مجاز نقشه و استحكامات نظامی( بند 6 ماده 6 قانون مطبوعات)

13ـ انتشار غیر مجاز مذاكرات غیر علنی مجلس شورای اسلامی ( بند 6 ماده 6 قانون مطبوعات)

14ـ انتشار بدون مجوز مذاكرات محاكم غیر علنی دادگستری و تحقیقات مراجع قضایی ( بند 6 ماده 6 قانون مطبوعات)

د) محتوای علیه مقامات و نهادهای دولتی و عمومی

1ـ اهانت و هجو نسبت به مقامات، نهادها و سازمان حكومتی و عمومی( بند 8 ماده 6 قانون مطبوعات و مواد 609 و 700 قانون مجازات اسلامی)

2ـ افترا به مقامات، نهادها و سازمان حكومتی و عمومی( بند 8 ماده 6 قانون مطبوعات و 697 قانون مجازات اسلامی)

3ـ نشر اكاذیب و تشویش اذهان عمومی علیه مقامات، نهادها و سازمان های حكومتی( بند 11 ماده 6 قانون مطبوعات و 698 قانون مجازات اسلامی)

ه ) محتوایی كه برای ارتكاب جرایم رایانه ای و سایر جرایم بكار می رود

1ـ انتشار یا توزیع و در دسترس قرار دادن یا معامله داده ها یا نرم افزارهای كه صرفاً برای ارتكاب جرایم رایانه ای به كار                می رود(ماده 25 قانون جرایم رایانه ای)

2ـ فروش، انتشار یا دردسترس قرار دادن غیر مجاز گذر واژه ها و داده هایی كه امكان دسترسی غیر مجاز به داده ها با سامانه های رایانه ای یا مخابراتی دولتی یا عمومی را فراهم می كند( ماده 25 قانون جرایم رایانه ای)

3ـ انتشار یا در دسترس قراردادن محتویات آموزش دسترسی غیر مجاز، شنود غیر مجاز، جاسوسی رایانه ای، تحریف و اخلال در داده ها یا سیستم های رایانه ای و مخابراتی.( ماده 25 قانون جرایم رایانه ای)

4ـ آموزش و تسهیل سایر جرایم رایانه ای( ماده 21 قانون جرایم رایانه ای)

5ـ انجام هر گونه فعالیت تجاری و اقتصادی رایانه ای مجرمانه مانند شركت های هرمی( قانون اخلال در نظام اقتصادی كشور و سایر قوانین)

6ـ انتشار ویروس دهی بازی های رایانه ای دارای محتوای مجرمانه( مواد مختلف قانون مجازات اسلامی و قانون جرایم رایانه ای)

7ـ انتشار فیلتر شكن ها و آموزش روشهای عبور از سامانه های فیلترینگ ( بند ج ماده 25 قانون جرایم رایانه ای)

8ـ تبلیغ و ترویج اسراف و تبذیر ( بند 3 ماده 6 قانون مطبوعات)

9ـ انتشار محتوای حاوی تحریك، ترغیب، یا دعوت به اعمال خشونت آمیز و خودكشی( ماده 15 قانون جرایم رایانه ای)

10ـ تبلیغ و ترویج مصرف موادمخدر، مواد روان گردان و سیگار( ماده 3 قانون جامع كنترل و مبارزه ملی با دخانیات 1385)

11ـ باز انتشار و ارتباط( لینك) به محتوای مجرمانه تارنماها و نشانی های اینترنتی مسدود شده، نشریات توقیف شده و رسانه های وابسته به گروهها و جریانات منحرف و غیر قانونی

12ـ تشویق، تحریك و تسهیل ارتكاب جرائمی كه دارای جنبه عمومی هستند از قبیل اخلال در نظم، تخریب اموال عمومی، ارتشاء، اختلاس، كلاهبرداری، قاچاق موادمخدر، قاچاق مشروبات الكلی و غیره( ماده 43 قانون مجازات اسلامی) 

13ـ انتشار محتوایی كه از سوی شورای عالی امنیت ملی منع شده باشد .

14ـ تشویق و ترغیب مردم به نقض حقوق مالكیت معنوی ( ماده 1 قانون حمایت از حقوق پدید آورندگان نرم افزارهای رایانه ای و ماده 74 قانون تجارت الكترونیكی)

15ـ معرفی آثار سمعی و بصری غیر مجاز به جای آثار مجاز. ( ماده 1 قانون نحوه مجازات. اشخاصی كه در امور سمعی و بصری فعالیت غیر مجاز دارند)

16ـ عرضه تجاری آثار سمعی و بصری بدون مجوز وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی( ماده 2 قانون نحوه مجازات اشخاصی كه در امور سمعی و بصری فعالیت غیر مجاز دارند ) .

منبع:سایت اطلاع رسانی دادستانی کشور

بازهم وبلاگ بلاگفای آزادی محبت دوستی برابری فیلترشد

سلام 
بازهم وبلاگ بلاگفای آزادی محبت دوستی برابری فیلترشدظاهرامطالب ماخیلی باروحیه دستگاه جمهوری اسلامی سازگارنیست که ظرف دوروزوبلاگ جدیدمون راالبته باهمون اسم قبلی میبندند خب عیب نداره ماهم که از آزادی محبت دوستی برابری یک شروع کردیم وتازه الان به سه رسیدیم ببینیم تاکجادنبالمون میان آدرس وبلاگ جدیدمون رامیگذارم تااگردوست داشتین مثل همیشه لطف کنیدوهمراهیمان کنید.
باسپاس
وبلاگ جدید:http://azadimohabatdoosti3.blogfa.com/

سلام 
بازهم وبلاگ بلاگفای آزادی محبت دوستی برابری فیلترشدظاهرامطالب ماخیلی باروحیه دستگاه جمهوری اسلامی سازگارنیست که ظرف دوروزوبلاگ جدیدمون راالبته باهمون اسم قبلی میبندند خب عیب نداره ماهم که از آزادی محبت دوستی برابری یک شروع کردیم وتازه الان به سه رسیدیم ببینیم تاکجادنبالمون میان آدرس وبلاگ جدیدمون رامیگذارم تااگردوست داشتین مثل همیشه لطف کنیدوهمراهیمان کنید.
باسپاس
وبلاگ جدید:http://azadimohabatdoosti3.blogfa.com/

درخواست اجرای نود مورد حکم قصاص

خبرنامه ایران آزاد 2 Iran Azad News Agency

رئیس شعبه ۱۰۷ دادگاه عمومی جزایی گرگان اعلام کرد پرونده ۹۰ نفر از محکومان به قصاص جهت نظرخواهی برای ریاست قوه قضائیه رژیم ارسال شده است.

این کارگزار رژیم ضمن اعلام خبر فوق گفته است: "وجود این محکومین در زندان که می دانند محکوم به قصاص هستند، ممکن است خطراتی از لحاظ امنیتی داشته باشد."

درخواست اجرای نود مورد حکم قصاص

@[384287151623058:274:خبرنامه ایران آزاد 2 Iran Azad News Agency]

 رئیس شعبه ۱۰۷ دادگاه عمومی جزایی گرگان اعلام کرد پرونده ۹۰ نفر از محکومان به قصاص جهت نظرخواهی برای ریاست قوه قضائیه رژیم ارسال شده است.

این کارگزار رژیم ضمن اعلام خبر فوق گفته است: "وجود این محکومین در زندان که می دانند محکوم به قصاص هستند، ممکن است خطراتی از لحاظ امنیتی داشته باشد."

اعتصاب‏

عکس

۱۳۹۲ خرداد ۲۱, سه‌شنبه

فائزه هاشمی : در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نخواهم کرد

.

فائزه هاشمی، دختر اکبر هاشمی رفسنجانی می‌گوید رد صلاحیت پدرش تلاش برخی برای یک دست کردن حاکمیت و اداره امور کشور بر خلاف قوانین است. وی تصریح می‌کند که در انتخابات ریاست جمهوری شرکت نخواهد کرد.

 رادیو صدای آلمان به نقل از وب‌سایت کلمه متن گفت‌وگوی برخی فعالان سیاسی با فائزه هاشمی را منتشر کرده که به نوشته این وب‌سایت اولین اظهارات دختر رییس مجمع تشخیص مصلحت نظام پس از رد صلاحیت وی در انتخابات ریاست جمهوری است.

به گفته خانم هاشمی آمدن پدرش یک‌دستی حاکمیت را به هم می‌زد و "منافع مادی و قدرت عده‌ای را قطع و یا با مشکل روبرو می‌کرد".

وی اضافه می‌کند: «همچنین اقبال عمومی چنان بود که ترجیح دادند با حذف آقای هاشمی حضور انبوه مردم در پای صندوق های رای را مانع شوند.»

در بخش دیگری از این گفت‌وگو در مورد نحوه رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی سوال شده است که وی در این باره می‌گوید: «گفته می‌شود در رای گیری اولیه در جلسه شورای نگهبان اکثریت با آقای هاشمی بود، سپس افرادی با ماموریت تغییر آرا به این جلسه می‌روند.»

فائزه هاشمی به بدون اشاره به اینکه چه افرادی در جلسه شورای نگهبان حاضر شده‌اند، تصریح می‌کند: «این افراد احتمال بالای پیروزی آقای هاشمی در مرحله اول را بیان می‌کنند و اینکه نتیجه تلاش‌هایشان در این سال‌ها هدر می‌رود و حذف ایشان در این مرحله بی‌دردسرتر است.»

«فضا از سال ۸۸ امنیتی‌تر است»

این فعال سیاسی می‌گوید در انتخابات پیش‌رو کاندیدایی ندارد و شرایط را برای شرکت در انتخابات مناسب نمی‌‌بیند. وی به رد صلاحیت گسترده اصلاح‌طلبان در انتخابات شوراها، دستگیری‌ها، حضور سبزها و غیر سبزها در زندان و حصر، فشارها برروی ستادهای بعضی کاندیداها، تهدید افرادی برای فعال نشدن در ستادها به عنوان بخشی از مشکلات موجود اشاره می‌کند.

فائزه هاشمی با بیان اینکه از همین ابتدا روند انتخابات به نظر منطقی و قانونی نمی‌رسد، می‌گوید: «با این شرایط انگیزه‌ای برای رای دادن نمی‌ماند. نمی‌شود در صحبت‌ها خواستار مشارکت انبوه باشیم ولی در عمل جور دیگری رفتار کنیم.»

فائزه هاشمی که سال گذشته خورشیدی شش ماه محکومیت‌اش را در زندان اوین گذراند فضای روزهای اخیر را ‌در مقایسه با سال ۸۸ امنیتی‌تر و بسته‌تر می‌داند.

وی تصریح می‌کند: «در سال ۸۸ ظاهرن تا نزدیک روز رای گیری تقریبن وضعیت عادی بود، البته بگذریم از بعضی تخلفات که از قبل برنامه‌ریزی شده بود. رقابت و شور انتخاباتی وجود داشت، ستادها فعال بودند، سخنرانی‌ها، میتینگ‌ها و.. الان چنین وضعیتی وجود ندارد.»

فائزه هاشمی که دومین دختر اکبر هاشمی رفسنجانی است، سابقه‌ی نمایندگی در مجلس پنجم را در کارنامه سیاسی خود دارد. این فعال سیاسی در دهمین انتخابات ریاست جمهوری سال ۱۳۸۸ از میر حسین موسوی حمایت کرد و در اعتراضات خیابانی نیز حضور داشت.

وی ۱۳ دی ماه ۱۳۹۰ از سوی شعبه ۱۵ دادگاه انقلاب اسلامی تهران به ریاست قاضی صلواتی به اتهام فعالیت تبلیغی علی جمهوری اسلامی به شش ماه حبس تعزیری و ۵ سال محرومیت از فعالیت‌های سیاسی، فرهنگی و مطبوعاتی محکوم شد.

بازداشت و ضرب و شتم اعضای ستاد انتخاباتی روحانی در سبزوار

شب گذشته، نیروهای امنیتی چند تن از اعضای ستاد انتخاباتی حسن روحانی، کاندیدای یازدهمین دوره‌ی ریاست جمهوری ایران در سبزوار را مورد ضرب و شتم قرار داده و ۳ نفر را دستگیر و به محل نامعلومی منتقل کردند.

در پی انتشار خبر اجماع اصلاح طلبان و معرفی حسن روحانی به عنوان گزینه‌ی نهایی، تعدادی از نیروهای امنیتی شهرستان سبزوار به اعضای کمیته تبلیغات ستاد حسن روحانی که در مقابل این محل به صورت قانونی در حال پخش زندگینامه‌ی وی بودند، یورش برده و پس از ضرب شتم چند تن، ۳ نفر را نیز دستگیر کرده و با خود به محل نامعلومی انتقال دادند.

این در حالیست که دادستان این شهرستان چندین بار به صراحت این ستاد و مسئولین آن را تهدید کرده بود.

روز شنبه نیز در برنامه‌ی انتخاباتی حسن روحانی در تالار افراسیابی واقع در مجموعه ورزشی شیرودی که ۴ هزار نفر ظرفیت دارد، تنی چند از شرکت کنندگان بازداشت شدند.
Foto: ‎بازداشت و ضرب و شتم اعضای ستاد انتخاباتی روحانی در سبزوار

 شب گذشته، نیروهای امنیتی چند تن از اعضای ستاد انتخاباتی حسن روحانی، کاندیدای یازدهمین دوره‌ی ریاست جمهوری ایران در سبزوار را مورد ضرب و شتم قرار داده و ۳ نفر را دستگیر و به محل نامعلومی منتقل کردند.

 در پی انتشار خبر اجماع اصلاح طلبان و معرفی حسن روحانی به عنوان گزینه‌ی نهایی، تعدادی از نیروهای امنیتی شهرستان سبزوار به اعضای کمیته تبلیغات ستاد حسن روحانی که در مقابل این محل به صورت قانونی در حال پخش زندگینامه‌ی وی بودند، یورش برده و پس از ضرب شتم  چند تن، ۳ نفر را نیز دستگیر کرده و با خود به محل نامعلومی انتقال دادند.

این در حالیست که دادستان این شهرستان چندین بار به صراحت این ستاد و مسئولین آن را تهدید کرده بود.

روز شنبه نیز در برنامه‌ی انتخاباتی حسن روحانی در تالار افراسیابی واقع در مجموعه ورزشی شیرودی که ۴ هزار نفر ظرفیت دارد، تنی چند از شرکت کنندگان بازداشت شدند.

هرانا‎

تاتار در حسرت آغوش پدر

آیت ( يوروش ) مهرعلي بيگلو، عضو كميته مركزي تشكيلات نو بيداري ملي آذربايجان ، زنداني سياسي آذربايجاني.
آقاي مهرعلي بيگلو عضو كميته مركزي تشكيلات نو بيداري آذربايجان است. او به همراه ديگر اعضاي كميته مركزي -آقايان شهرام رادمهر، محمود فضلي، بهبود قليزاده، و دبير كل تشكيلات دكتر لطيف حسني توسط دادگاه انقلاب تبريز به اتهام تبليغ عليه نظام و تشكيل گروه غير قانوني هركدام به 9سال زندان محكوم شده اند.
آقای مهر علی بیگلو در تاریخ ٢٠ دی ١٣٩١ دستگیر شدند .
رويكرد مبارزاتي اين تشكيلات مبارزه آشكار و مدني است. اصول قيد شده در مرامنامه آن هويت طلبي آذربايجاني باور به مدرنيسم و آزادي عقيده است. آنها براي دموكراسي، حقوق بشر و حق تعيين سرنوشت براي ملت خود مبارزه مي كنند. و لازم به ذكر است ايشان در حالي متهم به تشكيل گروه غيرقانوني شده اند كه براي شروع فصل جديدي از مبارزات مدني و قانوني اقدام به اخذ مجوز از وزارت كشور كرده بودند.

Foto: ‎تاتار در حسرت آغوش پدر 
آیت ( يوروش ) مهرعلي بيگلو، عضو كميته مركزي تشكيلات نو بيداري ملي آذربايجان ، زنداني سياسي آذربايجاني.
آقاي مهرعلي بيگلو عضو كميته مركزي تشكيلات نو بيداري آذربايجان است. او به همراه ديگر اعضاي كميته مركزي -آقايان شهرام رادمهر، محمود فضلي، بهبود قليزاده، و دبير كل تشكيلات دكتر لطيف حسني توسط دادگاه انقلاب تبريز به اتهام تبليغ عليه نظام و تشكيل گروه غير قانوني هركدام به 9سال زندان محكوم شده اند.
آقای مهر علی بیگلو در تاریخ ٢٠ دی ١٣٩١ دستگیر شدند .
رويكرد مبارزاتي اين تشكيلات مبارزه آشكار و مدني است. اصول قيد شده در مرامنامه آن هويت طلبي آذربايجاني باور به مدرنيسم و آزادي عقيده است. آنها براي دموكراسي، حقوق بشر و حق تعيين سرنوشت براي ملت خود مبارزه مي كنند. و لازم به ذكر است ايشان در حالي متهم به تشكيل گروه غيرقانوني شده اند كه براي شروع فصل جديدي از مبارزات مدني و قانوني اقدام به اخذ مجوز از وزارت كشور كرده بودند.
کمیته مبارزه برای آزادی زندانیان سیاسی‎

۱۳۹۲ خرداد ۲۰, دوشنبه

صدور قرار 4 میلیون تومانی برای رضا شهابی و بازجویی از همسر وی!

بنا بر گزارش رسيده روز شنبه 19 خرداد، رضا شهابي را به شعبه ی 4 بازپرسی دادسراي اوين برده اند و به او اعلام كرده اند كه 12 روز غيبت داشته اي و به همين دليل براي او 4 ميليون تومان قرار صادر كرده اند! البته رضا شهابي به آنها گفته است: من غيبتی نداشته ام و مأموران امنیتی و دادستانی طی تماس های تلفنی به من گفته بودند كه هر وقت قرار شد به زندان بازگردی ما خودمان زنگ می زنيم و آن وقت بیا و خودت را معرفي كن؛ طبیعتاً رضا هم بر این اساس عمل کرد و هنگامی که با وی تماس گرفته شد راهی زندان اوین شد. اکنون قرار شده است كه این موارد را از دادستاني استعلام كنند.

همچنین لازم به ذکر است چند روز پیش ربابه رضایی، همسر رضا شهابی، به اداره ی پیگیری وزارت اطلاعات احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت. در این بازجویی ربابه رضایی برای انعکاس شرایط همسر زندانی خود مورد بازخواست قرار گرفت و در جواب این بازخواست ها عنوان کرد که: من تنها به تماس هایی که با من در رابطه با احوال پرسی همسرم می شود جواب داده ام و هیچ عمل خلافی انجام نداده ام.

کمیته ی دفاع از رضا شهابی ضمن محکوم نمودن صدور قرار نابجا برای رضا شهابی و همچنین بازجویی از همسر این کارگر زندانی، خواستار پایان دادن این برخوردهای ضدکارگری مأموران امنیتی و قضایی است.
Bild: ‎صدور قرار 4 میلیون تومانی برای رضا شهابی و بازجویی از همسر وی!
https://www.facebook.com/zendani.siasi

بنا بر گزارش رسيده روز شنبه 19 خرداد، رضا شهابي را به شعبه ی 4 بازپرسی دادسراي اوين برده اند و به او اعلام كرده اند كه 12 روز غيبت داشته اي و به همين دليل براي او 4 ميليون تومان قرار صادر كرده اند! البته رضا شهابي به آنها گفته است: من غيبتی نداشته ام و مأموران امنیتی و دادستانی طی تماس های تلفنی به من گفته بودند كه هر وقت قرار شد به زندان بازگردی ما خودمان زنگ می زنيم و آن وقت بیا و خودت را معرفي كن؛ طبیعتاً رضا هم بر این اساس عمل کرد و هنگامی که با وی تماس گرفته شد راهی زندان اوین شد. اکنون قرار شده است كه این موارد را از دادستاني استعلام كنند.

همچنین لازم به ذکر است چند روز پیش ربابه رضایی، همسر رضا شهابی، به اداره ی پیگیری وزارت اطلاعات احضار شد و مورد بازجویی قرار گرفت. در این بازجویی ربابه رضایی برای انعکاس شرایط همسر زندانی خود مورد بازخواست قرار گرفت و در جواب این بازخواست ها عنوان کرد که: من تنها به تماس هایی که با من در رابطه با احوال پرسی همسرم می شود جواب داده ام و هیچ عمل خلافی انجام نداده ام.

کمیته ی دفاع از رضا شهابی ضمن محکوم نمودن صدور قرار نابجا برای رضا شهابی و همچنین بازجویی از همسر این کارگر زندانی، خواستار پایان دادن این برخوردهای ضدکارگری مأموران امنیتی و قضایی است.

کمیته ی دفاع از رضا شهابی- 20 خرداد 1392

شماره تلفن سخنگوی کمیته دفاع از رضا شهابی، آقای محمود صالحی: ٠٩٣۵٧٣۵٣۴١٢

k.d.shahabi@gmail.com

www.k-d-shahabi.blogspot.com‎

به عرق نشستن تب اصلاح طلبان و سوراخ خریدن مشائیون


با رد صلاحیتها توسط شورای نگهبان، فعلا  کسی مجبور نیست که برای عقب راندن ظلم ولایت جام زهر هاشمی را سر بکشد. سنت دیرینه اقلیت دینی مسیحی در ایران همواره پیروی از نظر اکثریت مردم و نه حکومت....

 

با رد صلاحیت اکبر هاشمی رفسنجانی توسط شورای نگهبان جمهوری اسلامی، برای چندمین بار نظریه "اصلاحات  درون نظام" ترک برداشت. آنها که می گفتند  از هر روزنه ایجاد شده توسط نظام باید برای حضور در صحنه سیاسی کشور استفاده کرد، حالا بهتر متوجه می شوند که حلقه تنگ ولایت فقیه با امکانات بسیار کلانی  که قانون اساسی بدون کمترین نظارت در اختیارش گذاشته است، هرگز اجازه کوچکترین مشارکتی به مردم نخواهد داد.

از سوی دیگر رد صلاحیت اسفندیار رحیم مشائی  که احمدی نژاد آنقدر برایش سر و دست می شکست نیز حباب توهم "عبور از ولایت فقیه به امام زمان" را شکست. درست بعد از اعلام نتایج همه متوجه شدند که آنها چقدر بلوف زده اند و تا چه حد دستشان خالی است. هواداران این جریان حبابی بعد از هشت سال غارت کشور وقتش رسیده است که برای خود هرچه زودتر سوراخ موشی دست و پا کنند تا له نشوند. یادمان نرود که اینها همان کسانی هستند که وعده ریشه کنی مسیحیت از ایران را هشت سال پیش داده بودند.

هم آنان که در هفته های اخیر به هزار و یک استدلال می کوشیند ثابت کنند که باید در انتخاب بین بد و بدتر شرکت کرد و هم آنان که وعده پرداخت یارانه های تپل تر را بعد از انتخاب شدنشان به مردم می دادند، اکنون بهتر است در فکر توجیه کردن توهمات خود باشند. 

آنها که مسئله عقل عملی و عقل نظری را پیش می کشیدند و ادعا می کردند نباید آرمان خواه بود و باید به صحنه عملی جامعه و فردای بعد از انتخابات فکر کرد، آیا هنوز معتقد هستند که گزینه تحریم خواسته های ملت را تامین نمی کند؟

هنوز عده ای به دخالت علی خامنه ای با حکم حکومتیش برای برگشتن صلاحیت به هاشمی و مشائی دل خوش کرده اند. حتی اگر این اتفاق هم بیفتد دیگر آب رفته به جوی بر نخواهد گشت. بعید به نظر می رسد خامنه ای جرئت ریسک با مهره هاشمی یا مشائی در پای صندوق را داشته باشد. مگر زمانی که مطمئن باشد برای آنها هیچگونه شانس توفیقی نیست.

موضع مسیحیان  از ابتدا در قبال مشائی روشن بود و جای هیچ بحثی نداشت. اما  مسیحیان ایران نیز مانند بقیه مردم کشور پس از اعلام کاندیداتوری هاشمی رفسنجانی بر سر یک دو راهی بودند.

سنت دیرینه اقلیت دینی مسیحی در ایران همواره پیروی از نظر اکثریت مردم و نه حکومت،  در مورد مسائل سیاسی جامعه است. چنین بود که در انقلاب مشروطیت ، نهضت ملی ایران ، انقلاب پنجاه و هفت و دوم خرداد آنها از خواست اکثریت هموطنان پیروی کردند.

 ممکن بود با تائید هاشمی توسط شورای نگهبان به دلیل پیش آمدهای  چند سال گذشته و از همه مهمتر تحریمهای اقتصادی دنیا علیه ایران، او با اقبال عمومی مواجه شود. در این صورت برای مسیحیان ایران مشکلی وجود داشت.  بنا به سنت دیرین حمایت از خواست اکثریت شاید آنها به انتخاب گزینه رفسنجانی مجبور می شدند. اما با این حرکت شورای نگهبان، فعلا  نه مسیحیان و نه بقیه آزاد اندیشان، مجبور نیستند که برای عقب راندن ظلم ولایت جام زهر هاشمی را سر بکشند!

خدا  همیشه با ایمانداران و فرزندان خود می باشد. مطابق کتاب مقدس سرنوشت پادشاهان و حکومتها در نهایت به  دستان او تعیین می گردد. دیگر بیشتر مردم ایران به این حقیقت رسیده اند که اصلاح کردن جمهوری اسلامی در صورتی میسر است که اسلام اصلاح شود. از کوزه همان بیرون تراود که در اوست. درخت بد میوه بد می دهد و درخت خوب میوه خوب.