۱۳۹۲ تیر ۶, پنجشنبه

ناگفته های تکان دهنده از آسیب دیدگان و مجروحان انتخابات ۸۸

چهارسال به زبان ساده است برای خیلی از آنها که سال ۸۸ را به حضور خود در راهپیمایی ها و باتوم و گاز اشک آور و گریز و فرارها و اسامی ای چند خلاصه کردند. ۸۸ اما هنوز برای بسیاری تازه است از حضور سبزی که پاسخش برای شان باقی مانده اثرات باتوم و گلوله بوده است و زخم هایی که نه تنها بر جان شان بلکه بر کل زندگی جوانان زیادی سایه افکند.
یکی هنوز گلوله ۸۸ را بر پهلوی خود به همراه دارد و آن دیگری زخم های آن را. یکی چهره فرد حمله کننده را همیشه مرور می کند و آن دیگری بعد از نزدیک به چهارسال با ناگفته های زیادی از زخم ها و درد و رنج های خود جان می سپارد.
از میدان آزادی که امثال سهراب اعرابی ها، حسن پور ها و … یادگارهای آنند تا خیابان امیرآباد که اگر گذرت به آن بیفتد محال است رد خون ندا را بر آن ندیده باشی. از میدان ونک که حسن میرزاآقا خان تحت فشار بی آنکه فرصت سخن گفتن از چهارسال سختی های ناشی از ضرب و جرح و گلوله را بیان کند در سکوت جان می بازد تا رد خون ستم های حاکمیت که با نام جانبازان زیادی همیشه تازه خواهد بود. خون هایی که با زخم های جانبازانی که تحت فشار تا امروز نه نامی از آنها بوده و نه حرفی زده اند، همیشه تازه است.
به گزارش کلمه، بسیاری هم با خود خاطرات زیادی از آن روزها دارند از مصدومان و مجروحین و جانباختگانی که کف خیابان ها یا در بیمارستان ها دیده اند. یکی از شهروندان سبز در این خصوص به کلمه می گوید: در بیمارستان مدائن زخمی ها را از پا کشیدند و پشت وانت انداختند بردند.
jonbesh sabz1
آن دیگری وضعیت مشابهی از همین موضوع را از بیمارستان امام علی روایت می کند. یکی از فعالان جنبش سبز نیز براساس مشاهدات خود که پیگیر وضعیت یکی از بستگانش در بیمارستان های تهران بوده می گوید: من خودم به بیمارستان های امام خمینی، رسول اکرم، فیاض بخش رفتم همه آنها پر از زخمی و مجروحانی بود که از راهپیمایی به این بیمارستان ها آورده بودند. او به طور نمونه اشاره می کند که تنها در بیماستان امام خمینی ۴۰ نفر لیست زخمی هایی بود که روز ۲۵ خرداد به این بیمارستان منتقل کرده بودند.

حالا سالگرد اعتراضات پس از انتخابات سال ۸۸ در حالی وارد چهارمین سال می شود که هنوز در مورد بسیاری از همین آسیب دیدگان پس از انتخابات سال ۸۸ هیچ خبری منتشر نشده است. از سویی خانواده های مجروحان این انتخابات هیچ نتیجه ای از پیگیری های خود در دستگاه قضایی ایران نگرفته اند و چه بسیار دیگر از آسیب دیدگانی که هنوز اسمی از آنها نیست.

گزارش زیر همزمان با چهارمین سالگرد راهپیمایی های اعتراضی پس از انتخابات سال ۱۳۸۸ روایت چند تن از آسیب دیدگان سال ۸۸ است که برای اولین بار جزییات و حتی برخی از اسامی آنها ذکر می شود.

امید عزیزی
نام امید عزیزی طی دیداری که برخی از فعالان سیاسی با وی داشتند، رسانه ای شد. امید عزیزی روز ۲۵ خرداد ۸۸ همزمان با راهپیمایی سکوت سبز که از میدان امام حسین تا آزادی در جریان بود و بسیج آن را به خشونت کشید، مورد اصابت گلوله قرار گرفت. امید که در خیابان آزادی در حال عبور بود، ابتدا بر اثر ضربات باتوم به زمین می افتد و شدت ضربات در حدی بود که او در حال دست و پا زدن بوده که ماموران برای اطمینان از مرگ او، تیرخلاص به او می زنند. تیر از فک او وارد شده و در مهره شماره ۵ نخاع گیر می کند و منجر به قطع نخاع شدن وی می شود. امید زنده می ماند؛ اما کارشناس با استعداد حوزه نفت و گاز کشور از آن روز دیگر بر روی ویلچر روزگار می گذراند و امکان هر گونه فعالیت و تحرکی از او سلب می شود. کارشناس سابق از روز ۲۵ خرداد ۸۸ دیگر تنها می تواند سر و چشم و دهان خود را حرکت کند. این تاریخ می شود پایان کار و تحصیل جوان برومندی که خرداد ماه امسال ۳۸ ساله شد.
پس از این حادثه خانوده امید زندگی و کار خود در شهر مشهد را رها کرده و برای پرستاری پسرشان به تهران می آیند. پدر او دائما مشغول به پرستاری امید است و برادرش هم در حالیکه سال آخر دانشگاه خود را می گذراند، ترک تحصیل می کند. با وجود شکایت به مراجع قضایی تاکنون ضارب امید شناسایی نشده است.

وحید ایرانی مقدم
وحید ایرانی مقدم نیز از آسیب دیدگان روز ۲۵ خرداد سال ۸۸ است. روز راهپیمایی سکوتی که حکومت آن را به خشونت کشید و اثرات آن برای بسیاری هم چنان باقی است. از وحید تنها یک بار نامی در رسانه ها به میان آمده است. طی مصاحبه ای که مادرسهراب اعرابی با کلمه داشت و با اشاره به فشارهایی که از سوی حکومت بر آسیب دیدگان بعد از انتخابات سال ۸۸ وارد بوده و هست، از شهدا و جانبازان سبزی که تحت همین فشارها و رعب و وحشت ها، هنوز نامی از آنها به میان نیامده، سخن گفته بود. یکی از این نام ها وحید ایرانی مقدم بود.
وحید ۲۱ ساله روزهای پس از انتخابات سال ۸۸ حوالی مدرس مورد اصابت گلوله قرار می گیرد، گلوله ای که هنوز در بدن او باقی است و منجر به قطع نخاع وی شده است.
وحید ایرانی مقدم که تا سال ۸۸ دانشجو و در حال تحصیل بود به دلیل مشکلات ناشی از جراحت مجبور به ترک تحصیل می شود. او حالا ۲۵ ساله است و مشکلات ناشی از خشونت همیشه همراه اوست.
از سال ۸۸ تا کنون خانواده وی با مشکلات زیادی دست و پنجه نرم می کنند و تمام وقت در حال پرستاری از او هستند. خانواده وحید نیز شکایت خود را به دستگاه قضایی برده است اما پاسخی دریافت نکرده اند.

بهزاد یزدان پناه
روز عاشورای سال ۸۸ حوالی پل کالج مردی با جلیقه سفید در حال تیراندازی به سمت مردم است که بهزاد یزدان پناه به همراه تعدادی دیگر از مردم به سمت وی می روند تا مانع او از تیراندازی به سمت مردم شوند که از سمت دیگری مورد اصابت گلوله قرار می گیرد. گلوله به ستون فقرات وی اصابت می کند و بر روی زمین می افتد که با کمک مردم به بیمارستان مدائن منتقل می شود. در بیمارستان نیروهای امنیتی درصدد ربودن وی بودند که خانواده و پرسنل بیمارستان مانع از این کار می شوند، با این حال در طول یک ماه در بیمارستان تحت الحفظ بوده است. بر اثر اصابت گلوله و قطع نخاع می شود.
سال گذشته از بیمارستان پرفسور سمیعی برای معالجه به آلمان رفت که درمان وی نتیجه ای نداشت. دو بار نیز در داخل ایران تحت عمل جراحی قرار گرفت که باز هم بی نتیجه ماند.
در پی شکایتی که خانواده وی به مراجع قضایی داشتند، دادگاه اعلام کرده زمانی شکایت را رسیدگی می کند که شکایت از ضارب را پس بگیرید و فقط برای خسار ت مالی موضوع را دنبال کنید. که البته نه خسارت مالی پرداخت و نه ضارب معرفی شد و شکایت این خانواده آسیب دیده پس از انتخابات ۸۸ از آن سال تاکنون مورد رسیدگی قرار نگرفته است.

علی عسگری
نام این آسیب دیده پس از انتخابات ریاست جمهوری سال ۸۸ تاکنون مطرح نشده است. علی از آسیب دیدگانی است که روز ۲۵ خرداد مورد اصابت گلوله قرار می گیرد. گلوله ای که مدتهاست موجب زحمات و سختی های زیادی برای او و خانواده اش می شود.

فرهاد اظهری
اظهری هم که تاکنون نامی از او در رسانه ها نیامده، از آسیب دیدگان روز ۲۵ خرداد سال ۸۸ است که طی راهپیمایی سکوت از میدن امام حسین تا آزادی مورد اصابت گلوله قرار می گیرد و پایش آسیب می بیند. وی پس از آن تحت مداوا و فیزیوتراپی های مختلف قرار می گیرد.

حسن میرزاخان
به این اسامی باید حسن میرزاخان را هم افزود. او که وقتی نامش در اواخر فروردین ماه امسال رسانه ای شد دیگر جانی در بدن نداشت. نه فرصت حرف زدن از دردهایش را قبل از شهادت پیدا کرد و نه خانواده وی تا امروز از سختی های چهار ساله او سخنی به میان آورده اند. «حسن میرزاخان» که در زمان فوت تنها ۲۶ سال داشت، از آسیب دیدگان قطع نخاعی بعد از انتخابات ریاست جمهوری دهم بود که در راهپیمایی پس از انتخابات در روز ۲۶ خرداد ۸۸ در میدان ونک، در مسیر میدان ونک به سمت داخل خیابان ولیعصر در میان جمعیت مردمی بوده که از پشت تیر می خورد و ماموران لباس شخصی کشان کشان او را روی زمین می کشند و داخل آمبولانس می اندازند و حتی در این فاصله او را مورد ضرب و شتم قرار می دهند تا به بیمارستان ناجا منتقل شود.
برخورد غیرانسانی ماموران به گونه ای بوده که پشت باسن او زخمی شده و مدت زیادی طول کشیده تا پزشکان بتوانند ناحیه آسیب دیده را پیوند بزنند. حسن میرزاخان که از همان زمان با معضل قطع نخاع مواجه شده، در طول چهار سال گذشته در بیمارستان های مختلفی از جمله بهمن، امام خمینی و چمران برای درمان آسیب های ناشی از این حادثه بستری شده است.

خانواده او پس از این حادثه به دادگاه شکایت کرده و در ۴ سال گذشته پیگیر شکایت خود بوده اند، اما هیچ نتیجه ای نمی گیرند. تا آنکه بالاخره او پس از تحمل نزدیک به ۴ سال رنج و سختی، جان باخت و در قطعه ۵۰ بهشت زهرا که از قطعه های متعلق به شهدا و در اختیار بنیاد شهید است، به خاک سپرده شد. بنیاد شهید و امور ایثارگران برای این آسیب دیده حوادث سال ۸۸ کارت جانبازی صادر کرده بود و پس از درگذشت وی نیز قبری را در قطعه شهدا به وی اختصاص داد. خبرگزاری و سایت های حکومتی هم خبر درگذشت حسن میرزاخان را منتشر کردند و او را «جانباز فتنه ۸۸»! نامیدند.

پروین فهیمی مادر شهید سهراب اعرابی در گفت و گوی خود با سایت کلمه به نام حسن میرزاخان اشاره کرده و با اشاره به فشارهایی که از سوی حکومت بر آسیب دیدگان بعد از انتخابات سال ۸۸ وارد بوده و هست، از شهدا و جانبازان سبزی که تحت همین فشارها و رعب و وحشت ها، هنوز بعد از سه سال و نیم نامی از آنها به میان نیامده، سخن گفته بود.

و چه بسیار نام های دیگری از شهدا و آسیب دیدگان سال ۸۸ که هنوز تحت فشارهای امنیتی نامی از آنها به میان نیامده است…

بازداشت و بی خبری از گیتا رضائی در فرودگاه کرمانشاه

خبرگزاری هرانا - روز ۳ شنبه ۲۸ خرداد ماه گیتا رضائی زینلانی، هنگام سوار شدن به هواپیما به مقصد تهران، در فرودگاه اشرفی اصفهانی‌ کرمانشاه توسط مامورین امنیتی بازداشت و به مکان نامعلومی منتقل شده است.
نقی محمودی فعال حقوق بشر در گفتگو با هرانا اعلام داشت: "همان شب مامورین با مراجعه به منزل وی، ضمن بازرسی ، کامپیوتر ، وسال شخصی و کارش را توقیف کرده اند."

این وکیل دادگستری افزود: "بعد از شکایت خانواده ی گیتا به دادگستری کرمانشاه ،روز یکشنبه برادر گیتا را به اداره ی اطلاعات کرمانشاه احضار و وی‌را تهدید میکنند که پیگیری وضعیت گیتا و رسانه‌ آی‌ کردن خبر ممکن است به دستگیری سایر خانواده منجر شود."

لازم به ذکر است گیتا رضائی زینلانی کارشناس نرم افزار بوده و در یک شرکت مهاجرتی مشغول به کاربوده است.

تا کنون خانواده ی مشارالیه هیچ اطلاعی از محل بازداشت و شرایط جسمی‌ و روحی گیتا نداشته و صرفا،امروز به وی اجازه داده اند در یک تماس کوتاه تلفنی ، مراتب سلامت خود را به خانواه اش اعلام نماید.

هرانا؛ مهدی کوخیان به بند قرنطیه ی زندان مراغه منتقل شد

خبرگزاری هرانا - مهدی کوخیان زندانی سیاسی زندان مراغه که از مشکلات کلیوی رنج میبرد، دی پی اعتصاب غذا به قرنطینه این زندان منتقل گردید.

بنا به اطلاع گزارشگران هرانا، ارگان خبری مجموعه فعالان حقوق بشر در ایران، مهدی کوخیان که از روز یکشنبه هیجدهم فروردین ماه و در اعتراض به عدم درمان بیماری سنگ کلیه و ارسال وی به مراکز درمانی، دست به اعتصاب غذا زده بود، از سوی مسئولین زندان به بند قرنطینه منتقل شده است.

همچنین، کوخیان روز دوشنبه از زندان مراغه به محل نامعلومی انتقال، سپس مجددا به زندان برگردانده شده است.

وضعیت بند های قرنطینه در زندان ها، نسبت به بند های معمولی از شرایط بسیار نامساعدی برخورداری بوده و در صورت اعتصاب غذای زندانی به جای رسیدگی به درخواست وی، شرایط دشواری رابه زندانی تحمیل می کنند.

با این وصف، شرایط نامساعدی در بند قرنطینه برای کوخیان،به وجود آمده و قطعا، باعث تشدید بیماری اش خواهد شد.

۱۳۹۲ تیر ۵, چهارشنبه

زندانی سیاسی محکوم به اعدام در شرایط حاد جسمی و محروم از درمان

بنابه گزارشات رسیده به «فعالین حقوق بشر و دمکراسی در ایران» زندانی سیاسی حبیب ریگی شورکی در وضعیت حاد جسمی است اما بازجویان وزارت اطلاعات مانع درمان وی هستند.

زندانی سیاسی حبیب ریگی شورکی از هموطنان بلوچ می باشد او از برج ۱۲ تا به حال از ناراحتی حاد کلیه و کبد رنج می برد.کلیه وی دچار عفونت و خونریزی شده است.او از دردهای شدید ، تب و لرز، سرگیجه و  تاری چشمانش رنج می برد.

زندانی سیاسی حبیب ریگی بارها به بهداری زندان مراجعه نموده است اما بهداری زندان به وی و مسئولین زندان گفته است که آنها قادر به درمان وی در بهداری زندان نیستند و می بایست به یکی از بیمارستانهای خارج از زندان منتقل شود تا تحت درمان قرار گیرد ولی بازجویان وزارت اطلاعات و دادستان زاهدان محمد مرزیه مانع انتقال وی به بیمارستانهای خارج زندان و درمان وی هستند.

خانواده زندانی سیاسی حبیب ریگی حاضر شده اند که تمامی مخارج بستری شدن و درمان فرزندشان را خود بپردازند.

از طرفی دیگر خانواده ریگی داروهای فرزندشان را با هزینه های زیاد تهیه می کنند و به بهداری زندان تحویل می دهند اما یوسفی مسئول بهداری زندان از تحویل دادن دارو به این زندانی سیاسی خوداری می کند.

  زندانی سیاسی حبیب ریگی شورکی متولد ۱۳۵۹ متاهل و دارای یک فرزند می باشد.او شهریور ۸۸ با یورش مامورین وزارت اطلاعات دستگیر شد و ۱۵ ماه در سلولهای انفرادی تحت شکنجه های وحشیانه بازجویان وزارت اطلاعات قرار داشت.سپس بازجویان وزارت اطلاعات پرونده وی را به شعبه ۱ دادگاه انقلاب ارسال نمودند و فردی به نام ماه گلی مورد محاکمه قرار گرفت و او را به اعدام محکوم نمود.

فعالین  حقوق بشر و دمکراسی در ایران، عدم درمان زندانیان بی دفاع و ربودن داروهایی که خانواده های زندانیان با هزینه های زیاد برای عزیزانشان تامین می کنند را محکوم می کند و از کمیسر عالی حقوق بشر و گزارشگر ویژه  حقوق بشر خواهان ارجاع پرونده جنایت علیه بشریت ولی فقیه  آخوند علی خامنه و سایر آخوندهای همدست وی به مراجع قضایی بین المللی است.

۱۳۹۲ تیر ۴, سه‌شنبه

بازداشت علی نکویی در شیراز و بی خبری از سه فعال دانشجویی بازداشتی

کمیته گزارشگران حقوق بشر- بنا به گزارش منابع خبری، علی نکویی، روز پنجشنبه ۳۰ خرداد ماه ۹۲ بازداشت شد. همزمان از بازداشت شدگان اخیر فارس نیز، خبری در دست نمی باشد.

بر اساس گزارش ها، این فعال سبز استان فارس، روز پنجشنبه ۳۰ خرداد هنگام خروج از محل کار، توسط چند مامور لباس شخصی مجهز به بیسیم و سلاح متوقف شده و بعد از لحظاتی به خودروی آنان منتقل و به محلی نامعلوم برده می شود.



گزارش ها حاکی از آن است که ماموران امنیتی همزمان به منزل علی نکویی مراجعه کرده و ضمن بازرسی منزل وی و برادرش، وسایل شخصی از جمله کامپیوتر، سی دی، البوم های خانوادگی و برخی وسایل را ضبط کرده و با خود منتقل کردند.

گفتنی است، علی نکویی از مسئولین بخش کنترل فرودگاه شیراز و در آن محل مشغول به کار بوده است.

وی همچنین از حامیان آیت الله دستغیب، روحانی منتقد رهبر جمهوری اسلامی بوده و هنوز دلیل بازداشت و محل نگهداری وی مشخص نمی باشد.

همزمان منابع خبری گزارش داده اند که با گذشت نزدیک به دو هفته از بازداشت محمدرضا واحدی، آزیتا راستی فیروز زاده و مهدی فرمانی، هنوز از وضعیت این سه فعال دانشجویی شیراز که روز سه شنبه ۲۱ خرداد ماه بازداشت شدند، خبری در دست نمی باشد و مراجعات خانواده های این سه فعال دانشجویی به مراجع قضایی و انتظامی نتیجه ای نداشته است.

طی هفته های اخیر، موج بازداشت فعالان دانشجویی، سیاسی و مدنی شدت گرفته است.