سخن از ویلاگ نویسی است که از قربانیان شکنجه در دستگاه حاکمیت ولایت فقیه می باشد. این درحالی است که روز ۲۶ جون روز حمایت از قربانیان شکنجه را پشت سر گذاشتیم و جمهوری اسلامی جزو معدود کشورهایی است که این کنوانسیون را امضا نکرده و به گفته سازمان عفو بینالملل هنوز شکنجه در آن اعمال می شود.
گزارش ، دیدگاه و مطلب منتشره در این صفحه توسط مدیر وب سایت از میان وب سایت ها و یا وبلاگها انتخاب شده است . در صورتی که در مورد این نوشته نقد و نظری دارید، می توانید مطالبتان را جهت انتشار برایمان ارسال نمائید .
- بقلم مهدی ساوالان پور
« محبت نیوز» - نام ستار بهشتی در اذهان مردم جامعه، تبلور اعمال خشونت حداکثری از جانب افرادی شده است که پاسداری از جان و مال و ناموس مردم را بر عهده دارند، اما برای به زانو در آوردن یک جوان کارگر که ساز مخالف با نظام را زده است، زندگی او را از وی گرفتند.
چشمان باز ندا موقع جان باختن، معصومیت سهراب اعرابی، مظلومیت هاله سحابی و محسن روح الامینی و موارد اینچنینی نیاز به باز خوانی ندارد، اما براستی چرا جوانی که تمام داشته های یک مادر است قربانی خشونت وحشیانه و شکنجههای قرون وسطایی میشود،تنها به این دلیل که با سیاستهای دولتی مخالفت کرده است.
امروزه در حالی جسد بیجان ستار بهشتی در گورستان رباط کریم آرام گرفته که مرگ او تا به امروز دارای تناقضات فراوانی بوده و جمع بسیاری از مسئولان را به تکاپو واداشته است که به نوعی این ننگ را از دامان حاکمیت پاک کنند.
ذکر این نکته لازم است که سران نظام همواره حکومت را به درختی محکم و تننومند با ریشههای استوار و پابرجا معرفی میکنند، اما چگونه میشود این پایههای محکم توسط وبلاگنویسی گمنام به لرزه میافتد به گونهای که با شکنجه وی را به سوی مرگی رهنمون میکنند تا بیش از این پایههای این درخت نلرزد و این همان نظام حاکمیت ولایت فقیه است که به یک وبلاگنویس به خاطر ساز مخالف هم رحم نمیکند و وی را میکشد.
ستار بهشتی کارگر و وبلاگنویسی بود که در تاریخ ۹ آبان ماه ۱۳۹۱ توسط پلیس فتا با اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در شبکههای اجتماعی دستگیر و زیر شکنجههای پلیس فتا جان باخت و در گورستان رباط کریم به خاک سپرده شد.
پس از منتشر شدن خبر درگذشت ستار بهشتی ۴۱ نفر از زندانیان سیاسی در نامهای که در وب سایت کلمه منتشر شد، اعلام کردند در روزهای ۱۰ و ۱۱ آبان که وی را به بند ۳۵۰ اوین منتقل کرده بودند آثار شکنجه در تمام قسمتهای بدنش مشهود بوده است و خانواده وی در هنگام دفن بهشتی اعلام کردند روی سرش فرورفتگی بزرگی بوده و روی سرش گچ کشیده بودند و صورتش باد کرده بوده است. به محض این که بند کفن را باز کردند از کنار زانوی راستش به کفن خون زده و کفن کاملن خونی شدهاست.
مرگ ستار بهشتی و نحوه عملکرد پلیس و ماموران امنیتی و سکوت دستگاه قضایی باعث بروز پرسشهای زیادی در سطح جامعه گردید به گونهای که پای مجلس نیز به این ماجرا باز شد و احمد توکلی ضمن انتقاد به دستگاههای مربوطه، خواستار پاسخگویی مسئولان امر در این زمینه گردید و محمدحسن ابوترابیفرد، نایب رئیس مجلس ایران اعلام کرد که کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس این موضوع را بررسی کرده و کمیتهای را برای پیگیری تشکیل دادهاست.
از این نقطه تناقض گویی مسئولان آغاز میشود به گونهای که در جلسه پیگیری موضوع قتل ستار بهشتی که در محل کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و با حضور مسئولان ناجا برگزار شد، طبق اطلاعات اولیه علاءالدین بروجردی، آثار ضرب و شتم در بدن بهشتی دیده نشدهاست اما تنها چند ساعت پس از ادعای بروجردی، پزشکی قانونی تایید کرد که ۵ نقطه از جسد ستار بهشتی از جمله ساق پا، دست، پشت کتف و یکی از رانهای او" دارای علامت کبودی بودهاست.
یکی دیگر از نقاط ابهام و دارای تناقض این پرونده این بوده است که در گزارش قرائت شده توسط کمیسیون امنیت ملی، که در ۲۸۰ کلمه و ۴ بند تنظیم شده بود، تاریخ مرگ ستار بهشتی ۷ روز با تاریخی که پیشتر توسط قوه قضائیه اعلام شده بود تفاوت داشت. همچنین طبق این گزارش زمان دستگیری ستار بهشتی نیز با آنچه پیشتر توسط سخنگوی دستگاه قضایی اعلام شده بود ۹ روز تفاوت داشت. ساعاتی بعد، کمیسیون امنیت ملی اعلام کرد که تناقضات وجود در متن به علت اشتباه تایپی بوده و با ارسال اصلاحیهای این متن را تصحیح کرد.
مهدی دواتگری نماینده ویژه مجلس شورای اسلامی در پرونده درگذشت ستار بهشتی، تخلف پلیس در پرونده ستار بهشتی را "محرز" دانسته و اعلام کردهاست که پلیس فتا بهشتی را بدون دستور قضایی و به طور کاملن غیرقانونی نگهداری کردهاست، ابراز برائت پلیس از اشتباه صورت گرفته که منجر به هزینه برای نظام شده، با برکناری یا استعفای فرماندهی پلیس سایبری ایران، سرتیپ کمال هادیانفر، امکان پذیر است که سردار اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده پلیس ایران، سرهنگ محمدحسن شکریان، رییس پلیس فتای تهران را در جریان رسیدگی به پرونده ستار بهشتی با دلیل قصور و ضعف در نظارت کافی بر عملکرد پرسنل تحت امر و روند رسیدگی پرونده متوفی از کار برکنار کرد.
در حالی که تناقض گویی دستگاه قضایی و کمیته تحقیق همچنان ادامه داشت؛ ۵۰ روز پس از مرگ ستار، در گزارش محرمانه پزشکی قانونی فاش شد ستار بهشتی براثر ضربه و شوک فیزیکی و متلاشی شدن٬ بیضهاش کشته شده است و همچنین آثار سوختگی نیز در ناحیه بیضههای وی نیز ثبت شده است.
علی مطهری نماینده مجلس شورای اسلامی ایران خواستار عذرخواهی وزیر کشور و فرماندهی پلیس از خانواده ستار بهشتی شد و علاوه بر این، وی مرگ طبیعی ستار بهشتی را نیز رد کرد و گفت محال است بهشتی به مرگ طبیعی فوت کرده باشد، خصوصن که وی جوانی با بنیه جسمی قوی بوده است.
اما بیشرمی جنایت پیشگان بدین جا ختم نگردید و قاضیپور نماینده ارومیه در مجلس در جریان رسیدگی به سوال علی مطهری از وزیر کشور در خصوص علت مرگ ستار بهشتی گفت که علی مطهری باید علت مرگ ستار بهشتی را از ملکالموت سوال کند.
سردار احمدی مقدم درسخنانی که در خبرگزاری مهر منتشر شد در این باره گفت: یک کارگر وبلاگ نویس در وبلاگش چیزی نوشته است که ۲۵ بازدید کننده بیشتر ندارد حال اینکه برویم در خانه اش دستبند به او بزنیم و جلوی چشم مادرش او را بکشیم مادر این بنده خدا می ترسد؛ و این در حالی است که وی در تاریخ ۸ آذر ۱۳۹۱ امکان قتل ستار بهشتی توسط نیروهای پلیس را مردود دانسته و در آن زمان اعلام کرده بود: ماموران پلیس رفتاری که منجر به مرگ ستار بهشتی شده باشد انجام نداده اند.
با گذشت حدود ۹ ماه از قتل ستار بهشتی هنوز حکم قطعی بانیان و دلیل رسمی این جنایت اعلام نگردیده است و در این زمینه گیتی پورفاضل، وکیل پرونده ستار بهشتی با اعتراض به اینکه پس از این مدت هنوز پرونده موکلش به دادگاه فرستاده نشده است گفت: بازپرس پرونده را به دادگاه نمیفرستد چون میخواهد زمان بخرد و فکر میکند با این کار پرونده کمرنگ می شود و با گذشت زمان حساسیت آن کمی تعدیل میشود، در حالیکه بزرگترین اشتباه را میکند.
وی در خصوص این اظهار نظر تازه پزشک قانونی که گفته است "به تشخیص پزشکان پزشک قانونی ستار بهشتی بر اثر شرایط خاص و فشارهای روحی فوت کرده است"اعلام کرد: متاسفانه اصلن پرونده را به دادگاه نمیفرستند تا وکیل و قاضی بتوانند رودرروی یکدیگر قرار بگیرند و مسائل واضح و روشن شود. این اولین بار نیست که پزشک قانونی این اظهار نظر را میکند. از ابتدا هم که من دنبال پرونده در دادسرا بودم به من گفتند تحت فشار و استرس فوت کرده است. من هم گفتم بله اما تحت فشار چه زمانی بوده و کجا بوده است؟ زیر دست بازجو و زیر فشار بوده و در اثر اعمال فیزیکی و روانی که روی او انجام شده ممکن است ایست قلبی هم کرده باشد که بله، ایست قلبی هم کرده است اما چه کسانی باعث ایجاد این شرایط شدند.
گیتی پورفاضل در ۲۹ خردادماه پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ایران به وی نامهای نوشت و خواستار رسیدگی به پرونده موکلش و ارسال هر چه سریعتر آن به دادگاه شد.
در حالی سخن از ستار بهشتی یکی از قربانیان شکنجه در دستگاه حاکمیت ولایت فقیه سخن گفتیم که روز ۲۶ جون روز حمایت از قربانیان شکنجه را پشت سر گذاشتیم و ایران جزو معدود کشورهایی است که این کنوانسیون را امضا نکرده و به گفته سازمان عفو بینالملل ایران جزو ۱۱ کشوری است که هنوز شکنجه در آن اعمال می شود.
گفتنی است کنوانسیون مبارزه با شکنجه سازمان ملل متحد، تاریخ ۲۶ جون ۱۹۸۷ فعالیت خود را آغاز و تصویب آن به منزله حرکتی در مسیر بهبود وضعیت حقوق بشر و منع شکنجه و دیگر مجازاتهای ضد بشری در سراسر جهان بود و در سال ۱۹۹۷ اجلاس عمومی سازمان ملل، این روزبه عنوان روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه اعلام کرد.
گزارش ، دیدگاه و مطلب منتشره در این صفحه توسط مدیر وب سایت از میان وب سایت ها و یا وبلاگها انتخاب شده است . در صورتی که در مورد این نوشته نقد و نظری دارید، می توانید مطالبتان را جهت انتشار برایمان ارسال نمائید .
- بقلم مهدی ساوالان پور
« محبت نیوز» - نام ستار بهشتی در اذهان مردم جامعه، تبلور اعمال خشونت حداکثری از جانب افرادی شده است که پاسداری از جان و مال و ناموس مردم را بر عهده دارند، اما برای به زانو در آوردن یک جوان کارگر که ساز مخالف با نظام را زده است، زندگی او را از وی گرفتند.
چشمان باز ندا موقع جان باختن، معصومیت سهراب اعرابی، مظلومیت هاله سحابی و محسن روح الامینی و موارد اینچنینی نیاز به باز خوانی ندارد، اما براستی چرا جوانی که تمام داشته های یک مادر است قربانی خشونت وحشیانه و شکنجههای قرون وسطایی میشود،تنها به این دلیل که با سیاستهای دولتی مخالفت کرده است.
امروزه در حالی جسد بیجان ستار بهشتی در گورستان رباط کریم آرام گرفته که مرگ او تا به امروز دارای تناقضات فراوانی بوده و جمع بسیاری از مسئولان را به تکاپو واداشته است که به نوعی این ننگ را از دامان حاکمیت پاک کنند.
ذکر این نکته لازم است که سران نظام همواره حکومت را به درختی محکم و تننومند با ریشههای استوار و پابرجا معرفی میکنند، اما چگونه میشود این پایههای محکم توسط وبلاگنویسی گمنام به لرزه میافتد به گونهای که با شکنجه وی را به سوی مرگی رهنمون میکنند تا بیش از این پایههای این درخت نلرزد و این همان نظام حاکمیت ولایت فقیه است که به یک وبلاگنویس به خاطر ساز مخالف هم رحم نمیکند و وی را میکشد.
ستار بهشتی کارگر و وبلاگنویسی بود که در تاریخ ۹ آبان ماه ۱۳۹۱ توسط پلیس فتا با اتهام اقدام علیه امنیت ملی از طریق فعالیت در شبکههای اجتماعی دستگیر و زیر شکنجههای پلیس فتا جان باخت و در گورستان رباط کریم به خاک سپرده شد.
پس از منتشر شدن خبر درگذشت ستار بهشتی ۴۱ نفر از زندانیان سیاسی در نامهای که در وب سایت کلمه منتشر شد، اعلام کردند در روزهای ۱۰ و ۱۱ آبان که وی را به بند ۳۵۰ اوین منتقل کرده بودند آثار شکنجه در تمام قسمتهای بدنش مشهود بوده است و خانواده وی در هنگام دفن بهشتی اعلام کردند روی سرش فرورفتگی بزرگی بوده و روی سرش گچ کشیده بودند و صورتش باد کرده بوده است. به محض این که بند کفن را باز کردند از کنار زانوی راستش به کفن خون زده و کفن کاملن خونی شدهاست.
مرگ ستار بهشتی و نحوه عملکرد پلیس و ماموران امنیتی و سکوت دستگاه قضایی باعث بروز پرسشهای زیادی در سطح جامعه گردید به گونهای که پای مجلس نیز به این ماجرا باز شد و احمد توکلی ضمن انتقاد به دستگاههای مربوطه، خواستار پاسخگویی مسئولان امر در این زمینه گردید و محمدحسن ابوترابیفرد، نایب رئیس مجلس ایران اعلام کرد که کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس این موضوع را بررسی کرده و کمیتهای را برای پیگیری تشکیل دادهاست.
از این نقطه تناقض گویی مسئولان آغاز میشود به گونهای که در جلسه پیگیری موضوع قتل ستار بهشتی که در محل کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس و با حضور مسئولان ناجا برگزار شد، طبق اطلاعات اولیه علاءالدین بروجردی، آثار ضرب و شتم در بدن بهشتی دیده نشدهاست اما تنها چند ساعت پس از ادعای بروجردی، پزشکی قانونی تایید کرد که ۵ نقطه از جسد ستار بهشتی از جمله ساق پا، دست، پشت کتف و یکی از رانهای او" دارای علامت کبودی بودهاست.
یکی دیگر از نقاط ابهام و دارای تناقض این پرونده این بوده است که در گزارش قرائت شده توسط کمیسیون امنیت ملی، که در ۲۸۰ کلمه و ۴ بند تنظیم شده بود، تاریخ مرگ ستار بهشتی ۷ روز با تاریخی که پیشتر توسط قوه قضائیه اعلام شده بود تفاوت داشت. همچنین طبق این گزارش زمان دستگیری ستار بهشتی نیز با آنچه پیشتر توسط سخنگوی دستگاه قضایی اعلام شده بود ۹ روز تفاوت داشت. ساعاتی بعد، کمیسیون امنیت ملی اعلام کرد که تناقضات وجود در متن به علت اشتباه تایپی بوده و با ارسال اصلاحیهای این متن را تصحیح کرد.
مهدی دواتگری نماینده ویژه مجلس شورای اسلامی در پرونده درگذشت ستار بهشتی، تخلف پلیس در پرونده ستار بهشتی را "محرز" دانسته و اعلام کردهاست که پلیس فتا بهشتی را بدون دستور قضایی و به طور کاملن غیرقانونی نگهداری کردهاست، ابراز برائت پلیس از اشتباه صورت گرفته که منجر به هزینه برای نظام شده، با برکناری یا استعفای فرماندهی پلیس سایبری ایران، سرتیپ کمال هادیانفر، امکان پذیر است که سردار اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده پلیس ایران، سرهنگ محمدحسن شکریان، رییس پلیس فتای تهران را در جریان رسیدگی به پرونده ستار بهشتی با دلیل قصور و ضعف در نظارت کافی بر عملکرد پرسنل تحت امر و روند رسیدگی پرونده متوفی از کار برکنار کرد.
در حالی که تناقض گویی دستگاه قضایی و کمیته تحقیق همچنان ادامه داشت؛ ۵۰ روز پس از مرگ ستار، در گزارش محرمانه پزشکی قانونی فاش شد ستار بهشتی براثر ضربه و شوک فیزیکی و متلاشی شدن٬ بیضهاش کشته شده است و همچنین آثار سوختگی نیز در ناحیه بیضههای وی نیز ثبت شده است.
علی مطهری نماینده مجلس شورای اسلامی ایران خواستار عذرخواهی وزیر کشور و فرماندهی پلیس از خانواده ستار بهشتی شد و علاوه بر این، وی مرگ طبیعی ستار بهشتی را نیز رد کرد و گفت محال است بهشتی به مرگ طبیعی فوت کرده باشد، خصوصن که وی جوانی با بنیه جسمی قوی بوده است.
اما بیشرمی جنایت پیشگان بدین جا ختم نگردید و قاضیپور نماینده ارومیه در مجلس در جریان رسیدگی به سوال علی مطهری از وزیر کشور در خصوص علت مرگ ستار بهشتی گفت که علی مطهری باید علت مرگ ستار بهشتی را از ملکالموت سوال کند.
سردار احمدی مقدم درسخنانی که در خبرگزاری مهر منتشر شد در این باره گفت: یک کارگر وبلاگ نویس در وبلاگش چیزی نوشته است که ۲۵ بازدید کننده بیشتر ندارد حال اینکه برویم در خانه اش دستبند به او بزنیم و جلوی چشم مادرش او را بکشیم مادر این بنده خدا می ترسد؛ و این در حالی است که وی در تاریخ ۸ آذر ۱۳۹۱ امکان قتل ستار بهشتی توسط نیروهای پلیس را مردود دانسته و در آن زمان اعلام کرده بود: ماموران پلیس رفتاری که منجر به مرگ ستار بهشتی شده باشد انجام نداده اند.
با گذشت حدود ۹ ماه از قتل ستار بهشتی هنوز حکم قطعی بانیان و دلیل رسمی این جنایت اعلام نگردیده است و در این زمینه گیتی پورفاضل، وکیل پرونده ستار بهشتی با اعتراض به اینکه پس از این مدت هنوز پرونده موکلش به دادگاه فرستاده نشده است گفت: بازپرس پرونده را به دادگاه نمیفرستد چون میخواهد زمان بخرد و فکر میکند با این کار پرونده کمرنگ می شود و با گذشت زمان حساسیت آن کمی تعدیل میشود، در حالیکه بزرگترین اشتباه را میکند.
وی در خصوص این اظهار نظر تازه پزشک قانونی که گفته است "به تشخیص پزشکان پزشک قانونی ستار بهشتی بر اثر شرایط خاص و فشارهای روحی فوت کرده است"اعلام کرد: متاسفانه اصلن پرونده را به دادگاه نمیفرستند تا وکیل و قاضی بتوانند رودرروی یکدیگر قرار بگیرند و مسائل واضح و روشن شود. این اولین بار نیست که پزشک قانونی این اظهار نظر را میکند. از ابتدا هم که من دنبال پرونده در دادسرا بودم به من گفتند تحت فشار و استرس فوت کرده است. من هم گفتم بله اما تحت فشار چه زمانی بوده و کجا بوده است؟ زیر دست بازجو و زیر فشار بوده و در اثر اعمال فیزیکی و روانی که روی او انجام شده ممکن است ایست قلبی هم کرده باشد که بله، ایست قلبی هم کرده است اما چه کسانی باعث ایجاد این شرایط شدند.
گیتی پورفاضل در ۲۹ خردادماه پس از پیروزی حسن روحانی در انتخابات ریاست جمهوری ایران به وی نامهای نوشت و خواستار رسیدگی به پرونده موکلش و ارسال هر چه سریعتر آن به دادگاه شد.
در حالی سخن از ستار بهشتی یکی از قربانیان شکنجه در دستگاه حاکمیت ولایت فقیه سخن گفتیم که روز ۲۶ جون روز حمایت از قربانیان شکنجه را پشت سر گذاشتیم و ایران جزو معدود کشورهایی است که این کنوانسیون را امضا نکرده و به گفته سازمان عفو بینالملل ایران جزو ۱۱ کشوری است که هنوز شکنجه در آن اعمال می شود.
گفتنی است کنوانسیون مبارزه با شکنجه سازمان ملل متحد، تاریخ ۲۶ جون ۱۹۸۷ فعالیت خود را آغاز و تصویب آن به منزله حرکتی در مسیر بهبود وضعیت حقوق بشر و منع شکنجه و دیگر مجازاتهای ضد بشری در سراسر جهان بود و در سال ۱۹۹۷ اجلاس عمومی سازمان ملل، این روزبه عنوان روز جهانی حمایت از قربانیان شکنجه اعلام کرد.
هیچ نظری موجود نیست:
ارسال یک نظر